به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه آگاه با انتشار گزارشی با عنوان «شور و بینمک» نوشت: ماجرا از حضور دو چهره دانشگاهی در برنامه تلویزیونی «شیوه» آغاز میشود. «علی انتظاری» استاد دانشگاه و رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و «تقی آزاد ارمکی» جامعهشناس و استاد دانشگاه در این برنامه به بیان دیدگاهها و نظرات خود پرداختند.
در این گفتوگوی تلویزیونی ارمکی بدون لکنت حرفهای تندی و تیزی درباره روحانیت زد و مدعی شد: «شما نمیتوانید جایی در کشور پیدا کنید که در آن روحانی و آخوند نباشد؛ آخر چرا آنقدر روحانی تولید میکنید!؟» از سوی دیگر انتظاری هم به ناامنیهای دو سال گذشته اشاره و تصریح کرد: در اعتراضات سال ۱۴۰۱، پیشبینی دشمن این بود که وقتی این اتفاق رخ میدهد و جوانان برای به قتل رسیدن یا کشته شدن یا «نفله شدن» یک دخترخانم کرد سنی وارد میدان میشوند، نظام مجبور است که به خشونت متوسل شود. این خشونت باعث خواهد شد که مردم به آن گروه شورشکرده ترحم کرده و به آنها بپیوندند و از همین جا فاتحه خوانده شود.
ادبیاتی که او درباره «نفلهشدن دختر کُرد سنی» به کار برد، در فضای مجازی وایرال شد؛ واکنشها به موضعگیری انتظاری به قدری افزایش یافت که وی حکم عزلش از ریاست دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه را دریافت کرد؛ البته این چهره دانشگاهی وقتی با واکنشها و اعتراض مردم و برخی خواص روبهرو شد، سکوت نکرد و در پیامی، عذرخواهی کرد و نوشت: «بعد از انعکاس گفتوگویی که در برنامه شیوه داشتم بعضی از هموطنان کُرد از واژهای که درمورد فوت خانم مهسا امینی به کار بردم گلایه داشتند… ضمن پوزش از همه عزیزان، کردستان و همه مردم کُرد را پاره تن خود میدانم و هرگز ناراحتی و گلایه ایشان را برنمیتابم. اگرچه در گفتاری که داشتم تلاش داشتم تا مسئله فوت را از منظر معترضان معرفی کنم، لکن باید در انتخاب واژگان دقت بیشتری میکردم و به عرف محلی خود اکتفا نمیکردم…»
هرچند علی انتظاری عذرخواهی کرد اما دیگر نتوانست به کرسی ریاست دانشکده علوم اجتماعی برگردد؛ دولتیها عزم خود را جزم کرده بودند تا با حکم عزل، پاسخ محکم به موضعگیری او در برنامه زنده تلویزیونی «شیوه» داده شود. با این حال برکناری وی واکنشهایی را در بدنه دانشگاهی کشور به همراه داشت. حجتالاسلام مصطفی رستمی، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها گفت: «یکی میگوید نفله؛ عذرخواهی هم میکند، به دانشگاه دستور عزلش میرسد. یکی به مقدسات جامعه اهانت میکند، اصرار هم میکند، از دانشگاه مدارا و عدم برخورد خواسته میشود.»
در حالی انتظاری از مقام ریاست دانشکده عزل شد که بهتازگی «علی شریفی زارچی» استاد اخراجی دانشگاه از بازگشت خود به دانشگاه شریف خبر داد و در صفحه شخصیاش نوشت: «بازگشت من به دانشگاه قطعی شد و پس از یک سال وقفه، از ترم پاییز درس خواهم داد. خداوند را به خاطر خدمت به مردم عزیز ایران شکر میکنم. از حمایت جامعه دانشگاهی بهخصوص همکارانم در شریف و دانشجویان عزیز سراسر ایران سپاسگزارم. پیگیر بازگشت سایر همکارانم خواهم بود.» بازگشت اساتید اخراجی به سنگر علم و دانش یکی از شعارهای مسعود پزشکیان در بزنگاه انتخابات بود، او در همین راستا از «محمد فاضلی» استاد اخراجی دانشگاه در ستاد انتخاباتیاش استفاده کرد تا این پیام به دانشگاهیان منتقل شود که در دولت او مُهر اخراج نباید بهسادگی به پرونده اساتید یا دانشجویان زده شود. در دوره «پسا انتخابات» رئیسجمهوری وعده خود را محقق کرد و پنج هفته گذشته در مراسم تودیع و معارفه وزیر علوم، تحقیقات و فناوری گفته بود: به وزرای بهداشت و آموزش و پرورش هم گفتهام و اینجا هم تاکید میکنم، وضعیت همه آن اساتیدی که به هر طریقی از دانشگاه لغو قرارداد یا اخراج شدند، مورد بازنگری قرار دهید و دانشجوها را برگردانید. طبیعی است که دانشجو حرف دارد و اعتراض میکند، من باید جوابش را بدهم، یا حرفش حق است که باید اطاعت کنم، یا نه اشتباه میکند که باید هدایتش کنم.
رئیس دولت چهاردهم همچنین ۷ شهریورماه در نشست مشترک دولت و قوه قضائیه خواهان چشمپوشی از قصور شد و تاکید کرد: موکدا از اعضای دولت خواستهام که اگر به قصوری برخوردند، از آن عبور کرده و اگر هم تقصیری مشاهده کردند، دنبال مچگیری نباشند و همان زمان به مقصر تذکر دهند تا مسیر خود را اصلاح کند، اگر ما از قصور و تقصیری که قابل گذشت است، نگذریم، خود را در برابر خدا قرار دادهایم.
این بخش از سخنان پزشکیان سوژه رسانههای منتقد دولت شد.
روزنامه کیهان به نقشآفرینی تعدادی از دانشجویان در اعتراضات خیابانی اشاره میکند و مینویسد: «در مواردی که بنا بر مستندات با برخی مجرمان امنیتی یا کسانی که در فتنه و آشوبهای سالهای اخیر نقش داشتند و از قضا دانشجو نیز بودند برخورد قضائی شده است همواره شاهد یک بیان از طرف برخی چهرههای سیاسی یا رسانهها و… بودهایم که «جای دانشجو زندان نیست.» نمونههای قابلتوجهی از این به اصطلاح دانشجویان میتوان برشمرد که گذر زمان نشان داد که برای برخی صرف داشتن کارت دانشجویی نمیتوان و نباید مصونیت آسیبرسان به جامعه قائل شد.
«ش. م» یک دانشجو و نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت و عضو انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم کرج بود که در سال ۱۳۸۷، به دلیل همکاری با مجاهدین خلق بازداشت شد. در زمان بازداشت وی، برخی کاربران فضای مجازی با همراهی کانونهای مدافع حقوق بشر و پوشش وسیع رسانهای، اعتراضات شدیدی نسبت به دستگیری و اتهامات او مطرح کردند. «ش. م» در بازه زمانی که بازداشت بود با کلیدواژههای قابلتوجهی که امروزه نیز به کار برده میشود، حمایت میشد.
عباراتی همچون دانشجوی معترض، جوانترین زندانی سیاسی، دختر زندانی با اتهامات دروغین و… او پس از پنج سال تحمل حبس، نهایتاً آزاد شد و پس از آزادی عضویت وی در گروهک تروریستی مجاهدین خلق، بر همگان محرز و عیان شد تا جایی که چند سال بعد شاهد انتشار تصویر وی در کنار مریم رجوی، سرکرده جنایتکار سازمان تروریستی منافقین بودیم. این فرد یکی از همان مجرمان امنیتی بود که بسیاری معتقد بودند صرفاً یک دانشجوی معترض است و جای دانشجو زندان نیست.
روزنامه کیهان پیش از این نیز نسبت به عزل علی انتظاری اعتراض کرده بود و گزارش اخیرش با تیتر «بازگشت غیرقانونی اخراجیهای قانونی آقای پزشکیان! با کدام توجیه!؟» صدای شریفی زارچی را درآورد. او که دیگر خود را برای حضور در دانشگاه شریف آماده میکند گزارش کیهان را جهتدار میداند و مینویسد: یک سال گذشت. خدا میداند چند ایرانی میهندوست بهخاطر تنگنظریها، تهمتها و تخریبها بار سفر بستند؛ با رفتنشان چند کلاس و شرکت و کارخانه بسته شدند؛ چه تعداد جوان بیکار شدند؛ چه فرصتهایی از دست رفت. بس نیست؟
بههرحال هر رسانهای بنابر اطلاعات و مستنداتی که در اختیارش قرار میگیرد و با اصل بررسی دقیق و دروازهبانی خبر، مطالب را در رسانه خود منتشر میکند، ما نمیخواهیم به مطلب این رسانه ضریب دهیم یا رد کنیم، بلکه میخواهیم بنا به دادههای موجود که بیشتر آن در همین گزارش استفاده شد به این پرسش پاسخ دهیم، «آیا نحوه برخوردی که با رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه صورت گرفت با وفاقی که رئیسجمهور به دنبال آن است، انطباق دارد؟»
حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان در این باره میگوید: برکناری دکتر انتظاری استاد برجسته و انقلابی از ریاست دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی بهدلیل یک سهو لسان و مصونیت برخی چهرههای دانشگاهی با مواضع و عملکردی همسو با ضدانقلاب، پرده دیگری از تناقضات با ادعای وفاق ملی را عیان کرده است.
برای رئیسجمهوری «همه برای ایران» مهم است و میخواهد همگان زیر چتر ایران قرار بگیرند و با وفاق و به دور از دعواها و درگیریهای سیاسی برای کشور کار کنند. آقای رئیسجمهور! انتظار میرود با بازگشت «علی انتظاری» به ریاست دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه باردیگر ثابت کنید صادقانه با مردم سخن میگوید و به معنای واقعی کلمه به دنبال «وفاق ملی» است. آیا وفاق با برخوردهای یکطرفه و یکسویه حاصل میشود!؟ زمانی که یک استاد دانشگاه به صراحت از ادبیات خود پوزش میطلبد، چرا مورد عفو قرار نمیگیرد و راه برای او گشوده نمیشود!؟ اگر از بازگشت اساتید به دانشگاه سخن میگوئید حداقل باید همه را با یک عینک بنگرید و به فرموده خود شما! افراد را بهسادگی از قطار پیاده نکنیم.
نظر شما