به گزارش خبرنگار مهر، مهرانگیز قهرمانی خبرنگار تئاتر که در کشور انگلستان به تماشای اجرای تئاتر موزیکال «همیلتون» نشسته، در یادداشتی به بررسی این اثر نمایشی و دلایل موفقیت آن پرداخته است. «همیلتون» توانسته جوایز متعددی را از آن خود کند و به عنوان یکی از موفقترین آثار موزیکال جهان شناخته شود.
در این یادداشت که در اختیار گروه هنر خبرگزاری مهر قرار گرفته، چنین آمده است:
«صدای تاریخ معاصر
نمایش «همیلتون» در ادامه تورهای اجرایی این اثر، این روزها در شهر برمینگام انگلستان به صحنه رفت و با استقبال بسیاری روبهرو شد. به این بهانه نگاهی به این نمایش موزیکال داریم:
به خاطر دارم چند سال پیش زمان بررسی و ترجمه روزانه اخبار تئاتر، با نمایشی روبهرو شدم که آن روزها سر و صدای زیادی به پا کرده و جوایز بسیاری از جمله «تونی»، «گرمی»، «پولیتزر» و ... را از آن خود کرده بود. متاسفانه از آنجا که فقط میتوانستیم جسته و گریخته تنها در مورد نمایشی بخوانیم و یا ثانیههایی از تیزرهای تبلیغاتی و یا چند عکس منتشر شده در اینترنت را با سختی و استفاده از فیلترشکن ببینیم، نمایشهای برتر دنیا تنها در حد اسامی در ذهنمان باقی میماند.
«همیلتون» نام نمایشی بود که وقتی برای اولین بار در مورد آن خواندم و عکسهایی از صحنه مینیمال آن دیدم این سؤال در ذهنم شکل گرفت که چگونه قرار است بخشی از تاریخ و ابعاد متفاوت زندگی یکی از تاثیرگذارترین افراد در تاریخ آمریکا در چنین صحنه کوچکی روایت شود؟ آن هم تئاتری موزیکال با تعداد زیادی کاراکتر و رقصنده.
سال گذشته که تبلیغات تور اجرای این نمایش در برمینگام را دیدم، لحظهای هم فرصت را از دست ندادم و بلیت نمایش را پیشخرید کردم. اولین نکتهای که توجه را به خودش جلب میکند، آن است که گروه، برنامه مشخصی برای اجرا در شهرها و کشورهای مختلف دارند و به طبع آن بازیگران و عوامل اجرا برنامه کاری مشخص دارند و کار گروه تنها به ۳۰ شب اجرا در یکی از سالنهای شهر محدود و اثر زنده به گور نمیشود.
هزینه بلیت از ۳۵ تا ۱۰۰ پوند در سالن «هایپودراما» یکی از سالنهای اصلی شهر برمینگام است. ساعت اجرای اول ۱۴:۳۰ است. اغلب نمایشها ۲ ساعت اجرا دارند ساعت ۱۴:۳۰ و دیگری ۱۹:۳۰. وقتی اولین بار برای دیدن اجرای ساعت ۱۴:۳۰ به سالن رفتم بیشتر مخاطبان نمایش سالمندان و بچههای مدرسهای بودند. چنین ساعت اجرایی برای افرادی که از شهرهای اطراف میآیند، بچههای مدرسه و افراد سالمند که رفت و آمد دیروقت برایشان مشکل است، بسیار عالی است.
روزی که برای تماشای نمایش موزیکال «همیلتون» رفتم، ۲ سانس اجرا داشت. ۲ اجرا برای این نمایش، یعنی بازیگران تقریبا باید ۷ ساعت بدون وقفه بخوانند و برقصند. با خودم فکر کردم شاید هنگام اجرا یکی از بازیگران موقع خواندن تپق بزند یا حرکت اشتباهی انجام بدهد! بالاخره با لباسهایی چندلایه که نمایانگر زمان گذشته است یا کفشهایی پاشنهدار حرکتکردن و خواندن حتی برای بازیگران کارکشته و حرفهای هم سخت است.
«همیلتون» کیست؟
شاید برایتان جالب باشد که بدانید برخلاف تاثیرگذاری الکساندر همیلتون در تاریخ آمریکا، کمتر نویسنده یا هنرمندی به او و کارهایش پرداخته است. الکساندر همیلتون، دولتمرد آمریکایی و از بنیانگذاران ایالات متحده آمریکا بود. او به عنوان نخستین وزیر خزانهداری، مؤلف سیاستهای اقتصادی دولت جرج واشنگتن بود. همیلتون پیشگام تأمین بودجه ایالات به وسیله دولت فدرال و نیز تأسیس یک بانک ملی، نظام تعرفهها و روابط تجاری دوستانه با بریتانیا بود. فعالیت و دیدگاهش از سوی توماس جفرسون و جیمز مدیسون به چالش کشیده شد. آنها حامی ایالتهای قدرتمند مستقر در آمریکای روستایی و حفاظت شده به وسیله میلیشیاهای ایالتی به جای ارتش و نیروی دریایی قدرتمند ملی بودند. آنها همیلتون را به خاطر دوستی بیش از حد با بریتانیا و به طور کلی سلطنت و اینکه بیش از حد جهتگیری وی به سوی شهرها، کسب و کارها و بانکها بود، محکوم میکردند.
با نگاهی کوتاه به این شخصیت، فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و زندگی عاطفی پر فراز و نشیبش توجه هر کسی به این موضوع جلب میشود که چگونه میتوان نمایشی از زندگی و فعالیتهای سیاسی یک فرد بر صحنه تئاتر به تصویر کشید که بتواند مخاطباش را تمام مدت اجرا بر صندلی بنشاند تا به روایت زندگی او گوش کند. مخاطبی که حتی میتوان میان آنها دختران و پسرهای نوجوان را هم دید! مخاطبانی که این روزها همه چیز را به صورت فشرده و امپیتیری دریافت میکنند و حتی حوصله خواندن یک پیغام کوتاه هم ندارند چه برسد به دیدن نمایشی بر اساس یک شخصیت سیاسی.
اما به عنوان مخاطب اصلا نگران نباشید چراکه «همیلتون» از همان ثانیه اول شما را در صندلیتان میخکوب میکند، بهطوریکه گذشت زمان را حتی حس هم نمیکنید. «همیلتون» مجموعهای کامل از تمام عواملی را که باعث موفقیت یک نمایش میشود در خود گنجانده و به همین دلیل برای مخاطبانش در هر سنی قابل درک و ارتباط میشود.
متن شاعرانه «میراندا»
این نمایش که توسط لین-مانوئل میراندا خلق شده، تاریخ را با صداهای معاصر ترکیب میکند و تلفیقی از آهنگهای هیپ هاپ، آر اند بی و سنتی برادوی را در بر میگیرد که روایت را با انرژی جلو میبرد، به گونهای که از همان ابتدا مخاطب را با خود همراه میکند و نمیگذارد تا چشم از صحنه بردارد.
متن میراندا شاعرانه است. او زندگی پدران بنیانگذار و تولد ملتی را با پیچ و تاب معاصر به هم پیوند میدهد. بازی پیچیده کلمات و آمیختگی بیدردسر حقایق تاریخی با زبان بومی مدرن شگفتی زبانی ایجاد میکند که مخاطب را در سطح عمیقی درگیر میکند. عمق رشد شخصیت و طنین عاطفی داستانسرایی تأثیری ماندگار بر جای میگذارد و بینندگان را ترغیب میکند تا در مورد پیچیدگیهای میراث، قدرت و تجربه انسانی فکر کنند.
موسیقی نیروی محرکه «همیلتون»
شکی وجود ندارد که موسیقی «همیلتون» نقطه قوت این اثر است. تلفیق نوآورانه میراندا از ضربهای هیپهاپ، ملودیهای روحانگیز و آهنگهای کلاسیک برادوی، منظرهای پویا ایجاد میکند که هم با طراوت و هم جاودانه است. موسیقی نه تنها بهعنوان پسزمینه، بلکه بهعنوان نیروی محرکهای عمل میکند که روایت را به جلو میبرد و طیفی از احساسات را از شادی تا غم و اندوه با ریتم و اشعار کوبندهاش برمیانگیزد.
طراحی صحنه «همیلتون»، یک ضیافت بصری است که با استفاده نوآورانه از فضا و فناوری، روایت را تکمیل میکند. مجموعههای چرخان و طراحی مینیمالیستی حس سیالیت و حرکت را تداعی میکنند و مناظر همیشه در حال تغییر، انقلاب و مبارزات قدرت را منعکس میکنند. طراحی نورپردازی به طرز ماهرانهای بر ضربات احساسی داستان تأکید میکند و تنش دراماتیک و تأثیر لحظات کلیدی را افزایش میدهد. استفاده از رقص و حرکت گروهی صحنه را زندهتر میکند و حس وحدت و هدف را ایجاد میکند.
«همیلتون» کلاس بازیگری است
بازیهای «همیلتون» با بازیگرانی که روح و جوهر شخصیتهایشان را با ظرافت و اصالت تجسم میبخشند، دیدنی است. هر بازیگری عمق و پیچیدگی را به نقش خود میبخشد و تصویر خود را با احساسات خام و فداکاری تزلزلناپذیر القا میکند. شیمی بین بازیگران قابل لمس است و حس رفاقت و هدف مشترک را ایجاد میکند که اجراهای گروه را به ارتفاعات جدیدی ارتقا میدهد. بازی در «همیلتون» از حضور مغناطیسی شخصیت اصلی گرفته تا نمایشهای جذاب شخصیتهای تاریخی، یک مسترکلاس در تعالی تئاتر است.
در پایان، «همیلتون» از محدودیتهای تئاتر و موسیقی سنتی فراتر میرود و بهعنوان پدیدهای فرهنگی ظاهر میشود که طبقهبندی را به چالش میکشد و استاندارد جدیدی را برای داستانگویی روی صحنه میسازد.
«همیلتون» با متن پیشگامانه، موسیقی مبتکرانه، طراحی صحنه جذاب و بازیگری خیرهکنندهاش، به عنوان نمونهای درخشان از قدرت دگرگونکننده هنر و توانایی آن در الهام بخشیدن، برانگیختن و متحدکردن مخاطبان در یک تجربه مشترک از زیبایی و حقیقت است.»
نظر شما