مهر بررسی کرد؛

چرا راهبرد ترور فرماندهان مقاومت برای صهیونیست‌ها بی‌نتیجه است؟

چرا راهبرد ترور فرماندهان مقاومت برای صهیونیست‌ها بی‌نتیجه است؟

‌نگاهی به پیشینه محور مقاومت گویای این واقعیت است که مقاومت به عنوان یک اندیشه و جریان فکری با حذف فیزیکی رهبران آن نه تنها از بین نمی‌رود بلکه تقویت و متحدتر می‌شود.

خبرگزاری مهر، گروه بین‌الملل: این روزها رژیم صهیونیستی با کمک‌های مالی، نظامی، اطلاعاتی و دیپلماتیک کشورهای غربی به ویژه آمریکا بزرگترین جنایت‌ها را در نوار غزه و لبنان رقم زده‌است؛ از تخریب کامل نوار غزه و شهادت بیش از ۴۱ هزار نفر در این باریکه گرفته تا انفجار تجهیزات الکترونیک و ترور فرماندهان حزب‌الله در لبنان.

آخرین اقدام تروریستی و جنایتکارانه رژیم صهیونیستی شامگاه جمعه (ششم مهرماه) به وقوع پیوست که هواپیماهای رژیم بخش‌های مسکونی محله «حاره حریک» را در «ضاحیه» بیروت با ۸ الی ۱۲ جنگنده بمباران و در جریان آن از بمب‌های سنگرشکن ۲ هزار پوندی آمریکایی استفاده کردند؛ بمب‌هایی که برای اولین بار توسط نیروی هوایی رژیم صهیونیستی مورد استفاده قرار می‌گرفت.

پس از این حمله‌های وحشیانه، حزب‌الله لبنان در بیانیه‌ای اعلام کرد که «سیدحسن نصرالله» دبیرکل حزب‌الله به شهادت رسید. در این بیانیه آمده است: جناب سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله به یاران شهید بزرگوار و جاویدان خود پیوست که نزدیک به ۳۰ سال پیروزی‌های پیاپی را رهبری کردند و رقم زدند.

شهادت ۲ دبیرکل حزب‌الله؛ جریان فکری که قائم به شخص نیست

با نگاهی به پیشینه جریان مقاومت این نکته برجسته می‌شود که جریان مقاومت هیچگاه قائم به شخص نبوده و پس از این نیز نخواهد بود؛ همان گونه که «سیدعباس عراقچی» وزیر امور خارجه کشورمان پس از انتشار خبر شهادت سیدنصرالله با بیان اینکه این اولین بار نیست که رژیم صهیونیستی رهبران و فرماندهان حزب‌الله را به شهادت می‌رساند، گفت: ولی شجره طیبه مقاومت از حیات و رشد باز نمی‌ایستد و اکنون باید با وحشت نظاره‌گر تأثیر خون سیدحسن نصرالله بر گسترش بیش از پیش مقاومت باشند.

بنابراین در اینکه راه سید مقاومت ادامه می‌یابد، تردیدی وجود ندارد؛ همان‌طور که راه «سید عباس موسوی» و تمامی فرماندهان مقاومت تا امروز تداوم داشته‌است.

از ابتدای پیدایش حزب‌الله تا کنون این حزب سه دبیرکل به نام‌های «صبحی طفیلی»، «سید عباس موسوی» و «سید حسن نصرالله» داشته‌است که ۲ تن آنان یعنی «سیدعباس موسوی» و «سیدحسن نصرالله» به شهادت رسیده‌اند.

چرا راهبرد ترور فرماندهان مقاومت برای صهیونیست‌ها بی‌نتیجه است؟

سید عباس موسوی ۲۷ بهمن سال ۱۳۷۰ (۱۶ فوریه ۱۹۹۲) برای شرکت در مراسم سالگرد شیخ «راغب حرب» به روستای «جبشیت» سفر کرد و پس از شرکت در مراسم و ایراد سخنرانی به سمت بیروت در حرکت بود. هلی‌کوپترهای صهیونیستی با توجه به اطلاعاتی که از طریق جاسوسان خود در لبنان به دست آورده بودند به کاروان اتومبیل‌های سید عباس موسوی حمله کردند و با هدف قرار دادن خودروی آنها، او، فرزند و همسرش را به شهادت رساندند.

راه او اما توسط سیدحسن نصرالله ادامه پیدا کرد و وی به‌همراه همرزمان شهید خود حدود ۳۰ سال مجاهدت کردند و پیروزی‌هایی مانند آزادسازی لبنان از اشغال رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۰ و نیز پیروزی در جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶ تا نبرد حمایت و پشتیبانی از فلسطین و غزه را رقم زدند.

تشدید مقاومت غزه با ترور «هنیه» و جانشینی «السنوار»

همانند تقویت مقاومت لبنان پس از شهادت سید عباس موسوی توسط سید حسن نصرالله، این داستان طی ماه‌های اخیر در فلسطین تکرار شد و پس از شهادت «اسماعیل هنیه» رییس دفتر سیاسی حماس، «یحیی السنوار» به جانشینی وی برگزیده شد.

چرا راهبرد ترور فرماندهان مقاومت برای صهیونیست‌ها بی‌نتیجه است؟

بر خلاف شهید هنیه که یک چهره سیاسی محسوب می‌شد و از شخصیت‌های اصلی و حامی مذاکرات آتش‌بس در قطر و دوحه بود، السنوار یک چهره امنیتی – نظامی است. او مانند بسیاری از اعضای حماس در جریان انتفاضه اول در دهه هشتاد میلادی، زندان را تجربه کرد اما آزاد شد. در نهایت او در سال ۱۹۸۸ به اتهام ربایش و قتل ۲ سرباز صهیونیست و چند جاسوس فلسطینی، بازداشت و محاکمه شد. سنوار چهار بار حبس ابد گرفت و تا سال ۲۰۱۱ که در جریان تبادل زندانیان آزاد شد، ۲۳ سال را در حبس گذراند.

با اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی مبنی بر شهادت هنیه، مذاکراتی که همواره با کارشکنی «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی همراه بود، از مسیر خود خارج شد. همان زمان نخست‌وزیر قطر در واکنش به شهادت هنیه، در شبکه اجتماعی «ایکس» (توییتر سابق) نوشت: «ترورهای سیاسی و ادامه هدف قرار دادن غیرنظامیان در غزه، در حالی که مذاکرات ادامه دارد، این سوال را برای ما مطرح می‌کند که چگونه وقتی یک طرف مذاکره طرف دیگر را ترور می‌کند، میانجی‌گری می‌تواند موفق شود.»

اما انتخاب السنوار به عنوان رییس جدید دفتر سیاسی حماس به عنوان مغز متفکر و یکی از طراحان اصلی عملیات تاریخی «طوفان الاقصی» و کابوس بزرگ صهیونیست‌ها حاوی پیام‌های مهمی برای رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن بود.

چرا راهبرد ترور فرماندهان مقاومت برای صهیونیست‌ها بی‌نتیجه است؟

انتخاب السنوار پیام تهدید به اراضی اشغالی مخابره کرد؛ پیامی با این محتوا که حماس همچنان قوی است و می‌تواند رهبری جدید برای مقابله با چالش‌های مرحله جدید جنگ پس از ترور هنیه ایجاد کند.

بنابراین اگرچه رژیم صهیونیستی توانست رییس دفتر سیاسی حماس را در خارج از کشور ترور کند تا با این اقدام، توانایی‌های نظامی-اطلاعاتی خود را برای بازسازی قدرت بازدارندگی رژیم که پس از طوفان‌الاقصی آسیب دیده بود به نمایش بگذارد اما اکنون باید با السنوار نه‌تنها به عنوان مهندس طوفان الاقصی و فرمانده مقاومت در میدان بلکه به‌عنوان رهبر سیاسی حماس مواجه شود.

در این دوره، مذاکرات فرسایشی و بی‌نتیجه از دور خارج شد و السنوار به عنوان رییس جدید دفتر سیاسی حماس پیامی برای میانجی‌گران عربی ارسال کرد و گفت که تنها در صورت توقف حمله‌های ارتش اشغالگر به غزه، تیم مذاکره‌کننده حماس در مذاکرات حاضر می‌شود.

پس از آنکه هیات رژیم صهیونیستی اواخر مردادماه پس از دو روز مذاکره در قاهره، بدون هیچ گونه پیشرفتی با دستان خالی به فلسطین اشغالی بازگشت، روزنامه «رای الیوم» از رویکرد حماس درباره بستن باب مذاکرات به طور کامل با رژیم صهیونیستی در سایه تعلل و طولانی شدن این مذاکرات و تداوم کارشکنی «بنیامین نتانیاهو» و گذاشتن دام در مسیر آن به منظور ممانعت از توافق خبر داد و نوشت: حماس به خوبی می‌داند که همه طرح‌هایی که به ویژه از سوی آمریکا مطرح می‌شود به نفع اسرائیل و با هدف طولانی کردن جنگ علیه ساکنان غزه تا رمق آخر است. حماس به شدت از میانجی گران مصری و قطری درباره قانع کردن حماس برای همراهی با طرح‌ها خشمگین است. درحالی که این طرح ها با شروط و موانع جدید از سوی اشغالگران روبرو می‌شود و به نفع طولانی کردن جنگ طبق خواسته نتانیاهو و طرح های اوست.

فرجام سخن

رژیم صهیونیستی با این پیش‌فرض باطل که با ترور مقام‌های جریان مقاومت، آن را تضعیف خواهد کرد، شخصیت‌های برجسته این محور را هدف‌گذاری می‌کند که شهادت «فواد شکر» فرمانده ارشد حزب‌الله، «طالب سامی عبدالله» فرمانده یگان «نصر» حزب‌الله در منطقه مرکزی نوار مرزی لبنان، «محمد نعمه ناصر» فرمانده یگان «عزیز» حزب‌الله در منطقه «حداثا» در جنوب لبنان، «محمد قاسم الشعار» از فرماندهان یگان «رضوان» تنها چند مورد آنها است.

این رویکرد صهیونیست‌ها در نوار غزه نیز جریان دارد که شهادت هنیه و دیگر فرماندهان حماس همچون «‌صالح العاروری» نایب رئیس دفتر سیاسی این جنبش از آن جمله است؛ غافل از اینکه جریان مقاومت یک اندیشه و تفکر است و نمی‌توان با ترور آن را از بین برد بلکه با شهادت مردم و فرماندهان فلسطین و لبنان، این تفکر و جریان بیشتر از گذشته رشد می‌کند.

همان گونه که بعد از شهادت سید عباس موسوی دبیرکل قبلی حزب‌الله، سید حسن نصرالله بر قدرت این جنبش لبنانی افزود و با جانشینی السنوار پس از شهادت هنیه نیز مقاومت در غزه تشدید شد، اینک با شهادت سیدنصرالله انتظار تشدید حرکت‌های ضدصهیونیستی علیه رژیم اشغالگر و متحدان غربی آن خواهیم بود.

در همین ارتباط شبکه «سی ان ان» قبل از شهادت سیدحسن نصرالله در گزارشی راهبرد ترور از سوی رژیم صهیونیستی را پرخطر و دارای کاستی‌های بسیار دانست و تاکید کرد «درسی که ناتو اندک اندک درافغانستان آموخت، در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد؛ اینکه کشتن بی‌پایان فرماندهان، آنها را نابود نمی‌کند بلکه جانشینان خشمگین‌تری برای مذاکره برجای می‌گذارد.»

کد خبر 6239850

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha