۲ دی ۱۴۰۳، ۸:۵۷

«مرگ یک باور» رقم خورد؛ روبه‎‌رو شدن با افکار ترسناک یک نویسنده ناکام

«مرگ یک باور» رقم خورد؛ روبه‎‌رو شدن با افکار ترسناک یک نویسنده ناکام

کارگردان نمایش «مرگ یک باور» با اشاره به اینکه این نمایش به مساله رویارویی با افکار ترسناک خودمان می‌پردازد درباره چالش‌های اجرا در شرایط امروز تئاتر گفت.

مهدی اصغریان کارگردان نمایش «مرگ یک باور» که در تماشاخانه صحنه آبی اجرا شد درباره روند شکل‌گیری نمایش به خبرنگار مهر گفت: حدود چهار سال پیش رمانی را با عنوان «مرگ یک باور» نوشتم که ابتدای سال آینده منتشر می‌شود. محتوای کلی رمان پیرامون اتفاقی است که برای یک نویسنده رخ می‌دهد. در واقع نویسنده دچار مشکلی می‌شود که ساختار و چیدمان زندگی‌اش را تغییر می‌دهد. این موضوع یکی از علاقه‌مندی‌های من برای اجرای تئاتر بود که زندگی پر چالش نویسنده‌ها را که همواره با خلق شخصیت‌ها به بخشی از زندگی زیسته یا نازیسته خودشان می‌پردازند به شکل دراماتیک به تصویر بکشم. این مسئله برای من هیجان‌انگیز بود که چطور امکان دارد افراد علی‌الخصوص کسانی که در حوزه نویسندگی فعالیت دارند، با این چالش جدی در زندگی خودشان مواجه شوند و چگونه چیدمان زندگی‌شان را با وجود کاراکترهایی که خلق می‌کنند، رقم می‌زنند. به طور مثال سال‌ها پیش جایی خوانده ‌بودم که متن «باغ وحش شیشه‌ای» اثر تنسی ویلیامز بزرگ، بخشی از زندگی این نویسنده است که در شخصیت تام به آن پرداخته شده است. بنابراین این مسائل یکسری رازها و معماها را برای خودش خواهد داشت که کشف این معماها و لمس این چالش‌ها برای مخاطبان هیجان‌انگیز است.

وی درباره موضوع نمایش یادآور شد: این نمایش روایت یک نویسنده ناکام است که نوشته‌هایش به دلایل مختلفی چاپ نمی‌شود و از طرف انتشارات با پاسخ منفی روبه‌روست. این موضوع باعث بروز یکسری اتفاقات و خلاها در این فرد شده که زندگی‌اش را تحت الشعاع قرار داده است. نویسنده در حال نوشتن کتابی است که در آن قصه شخصیت‌ها شبیه شخصیت‌های واقعی اطراف خودش هستند. در قصه چون همسر کاراکتر اصلی در حال خیانت است او گمان می‌کند که به دلیل اتفاقی که در زندگی‌اش رخ می‌دهد ممکن است که همسر خودش هم در حال خیانت به او باشد و همواره با شک و بدگمانی بیمارگونه‌اش با خودش در حال جنگ است. علیرغم این مسئله که تلاش می‌کند همسرش متوجه جدال درونی‌اش نشود ولی این جنگ تاثیر خودش را زندگی‌ زناشوئی‌اش گذاشته است. زنش که به شدت فعال و برون‌گراست از این مسئله به ستوه آمده و این چالش و نبردی که اتفاق می‌افتد باعث بروز اتفاقاتی می‌شود که زن تصمیمات عجیب و غریبی می‌گیرد و نهایتا باعث به‌وجود آمدن یک فاجعه می‌شود.

«مرگ یک باور» رقم خورد؛ روبه‎‌رو شدن با افکار ترسناک یک نویسنده ناکام

این کارگردان درباره ویژگی‌های نمایش «مرگ یک باور» گفت: این نمایش جدا از همه شعارها و مسائلی که در حوزه اجتماعی و خانوادگی گفته می‌شود خیلی مستقیم به مسئله‌ای اشاره می‌کند که شاید عنوان کردن آن در بعضی مدیوم‌ها مسئله‌ساز شود که همان بحث خیانت، شک و بدگمانی است. ما نمایشنامه‌های زیادی داریم که پیرامون این مسئله نوشته شده است ولی «مرگ یک باور» تلاش می‌کند بدون اینکه افراد را قضاوت کند به این مقوله بپردازد. ویژگی دیگر این نمایش جدا از فرم و سبک اجرایی آن، وجود کاراکترهایی است که از افکار و اندیشه‌ها حرف می‌زنند و چیزهایی گفته می‌شود که انسان‌ها در ظاهر و دنیای واقعی کم تر درباره آن حرف می‌زنند مانند همه حرف‌هایی که حتی در خصوصی‌ترین قسمت‌های خانه هم در مورد آن صحبت نمی‌شود و پنهان می‌ماند ولی در این نمایش سعی شده خلوت آدم‌ها را با خودشان علنی کند و قسمت ترسناک زندگی آدم‌ها را به تصویر بکشد. این مورد برجسته‌ترین ویژگی این نمایش است که ما را با افکار ترسناک خودمان روبه‌رو می‌کند.

اصغریان در پایان ضمن اشاره به اینکه تمرینات این نمایش حدود ۶ ماه به طول انجامید، درباره انتخاب بازیگران متذکر شد: این نمایش حاصل تمرین و تلاش گروه بازیگران «پژواک» است که خیلی از این بازیگران برای بار اول صحنه تئاتر را تجربه می‌کنند. تمام بازیگران این نمایش با افتخار از شاگردان خودم هستند و در خلق یک اثر نمایشی توانستند موفق ظاهر شوند. ما از ابتدای اردیبهشت کار را به شکل جدی آغاز کردیم و بعد از انجام تمرینات در حوزه فن بیان، بدن و تمرکز به سراغ تحلیل متن رفتیم و سعی کردیم با شناخت بازیگران از شخصیت‌ها به گونه‌ای شخصیت‌ها عینیت پیدا کنند تا به آنچه که من در ذهنم به عنوان نویسنده خلق کردم، برسیم. خوشبختانه فکر می‌کنم در بخش زیادی با توجه به توانایی و پتانسیلی که بچه‌ها داشتند این اتفاق افتاد.

«مرگ یک باور» به نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی مهدی اصغریان در قالب و فضایی سورئال در تماشاخانه صحنه آبی روی صحنه رفت.

در خلاصه داستان نمایش آمده است: جک لوکاس نویسنده‌ای افسرده و ناکام که هرگز نوشته‌هایش چاپ نشده در حال نوشتن کتابی‌ است که تحت تاثیر افکار خویش و اتفاقات درون داستان کتابش گمان می‌کند همسرش جولیا در حال خیانت به اوست. این شک و بدگمانی بیمارگونه تا جایی پیش می‌رود ... .

کد خبر 6320593

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha