۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۸، ۹:۱۲

دکتر مسلم بهادری در گفتگو با مهر: خاطرات 40 ساله دانش آموخته دهه 30/ تکریم استاد کمرنگ شده است

دکتر مسلم بهادری در گفتگو با مهر: خاطرات 40 ساله دانش آموخته دهه 30/ تکریم استاد کمرنگ شده است

موزه آسیب شناسی قدیمی ترین ساختمان دانشکده پزشکی مکان مناسبی بود که خاطرات 40 ساله استاد مسلم بهادری شاگرد دکتر قریب و استاد بسیاری از پزشکان امروز بازخوانی شود. جایی که اسکلت فولاد خان برای اولین بار در اختیار دانشجویان پزشکی قرار می گیرد.

به گزارش خبرنگار مهر، 12 اردیبهشت و روز معلم، بهانه کوچکی بود که پای صحبت های دکتر مسلم بهادری دانش آموخته دهه 30 شمسی دانشگاه تهران بنشینیم.

دکتر مسلم بهادری در سال 1305 در تنکابن به دنیا آمده است و در سال 1333 از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شد. وی پس از سه سال به عنوان عضو هیئت علمی رسمی دانشگاه تهران کار خود را در این دانشگاه آغاز کرد. او در حال حاضر رئیس دفتر دانش آموختگان دانشگاه علوم پزشکی تهران است و در برقراری ارتباط میان دانش آموختگان سالهای دور این دانشگاه به عنوان قدیمی ترین دانشکده پزشکی کشور نقش موثری ایفا می کند.

اتاق دکتر بهادری در زیرزمین ساختمان شماره دو دانشکده پزشکی و قدیمی ترین بخش ساختمان پزشکی و در جوار موزه آسیب شناسی قرار گرفته است. سراسر اتاق مملو از عکسهای قدیمی روسای پیشین دانشکده پزشکی و اولین استادان دانشکده پزشکی بود. افرادی که بسیاری از آنها پایه گذار بخشهای مهمی از جمله آسیب شناسی، سرطان شناسی، انگل شناسی بودند.

دکتر بهادری با نام بردن از آنها به استادان برجسته خود ادای دین می کند و با اشاره به عکس خود در کنار استاد آرمین از وی به عنوان یکی از بزرگترین اساتید پزشکی کشور نام می برد. گفتگوی مهر با این استاد علوم پزشکی را در زیر می خوانید.

* خبرگزاری مهر: تعریف شما از استاد چیست و چه تفاوتی میان استادان امروز و دیروز مشاهده می کنید؟

- دکتر بهادری: استاد عالی ترین مقام علمی است که در خدمت آموزش علم در رشته خود فعالیت می کند و علاوه بر آن سعی می کند در آن رشته تحقیق کند و با پژوهش خود باعث گسترش علم در جامعه شود. استاد با آموزش دانشجویان خود آنها را به خدمات بهتر و ارائه خدمات مربوط به آن علم که در پزشکی خدمات مربوط به سلامت و تندرستی است، ترغیب می کند.

استاد کامل استادی است که اکثر اوقات را به فراگیری و آموختن به دیگران می گذراند. این استاد باید بتواند علاوه بر افزایش دانش خود و به روز کردن دانشش سعی کند آن را به جامعه فراگیری که با او کار می کنند، منتقل کند. در پزشکی استاد علاوه بر این دو کار باید در خدمات مربوط به حفظ تندرستی و سلامت جامعه بتواند نقش موثری داشته باشد و سبب توسعه دانش پزشکی نیز شود.

استادان قدیم با استادان جدید تفاوت چندانی ندارند. تفاوت اصلی آنها در این است که استادان قدیمی منحصراً در اختیار دانشگاه بودند و تقریباً تمام تلاش آنها برای ایجاد و گسترش دانشگاه بود. وقتی نگاه می کنیم به مرحوم دکتر قریب، مرحوم پروفسور عدل، دکتر عزیزی، دکتر آذر، دکتر میر می بینیم که این افراد به دلیل تازگی تشکیل دانشگاه تمام سعی خود را بر گسترش دانشگاه متمرکز کرده بودند. 

ارتباط استادان گذشته با شاگردان و دانشجویان ارتباط پدر و فرزندی بود. البته در آن زمان تعداد دانشجو زیاد نبود و در نتیجه استادان وقت داشتند. اما اساتید فعلی به دلیل کثرت تعداد دانشجویان آن ارتباط تنگاتنگ گذشته را با دانشجویان ندارند. در حال حاضر ارتباط بیشتر نه در دوره پزشکی عمومی بلکه در دوره های تخصصی برقرار است و زمینه را برای آموزش بهتر فراهم می کند اما آن ارتباط قدیم وجود ندارد.

تفاوتی که میان استادان گذشته و امروز وجود دارد این است که استادان فعلی دانشکده پزشکی از تمام رده ها هستند اما در گذشته تعداد محدودی استاد تمام و دانشیار در دانشکده حضور داشتند اما اکنون مراحل مختلفی مثل مربی، استادیار، دانشیار و استاد وجود دارد و تعداد زیادی عضو هیئت علمی در دانشکده حضور دارند. به طور نمونه در کرسی پاتولوژی در گذشته تنها چهار تا پنج استاد وجود داشت اما اکنون 40 عضو هیئت علمی کار می کنند. 

* به نظر شما چقدر استادان به طور واقعی تکریم می شوند و روش فعلی تکریم استاد را تا چه اندازه در شان آنها می دانید؟

- تکریم استاد مثل سابق نیست. در سابق استاد اهمیت ویژه ای داشت و هم جامعه، هم دولت و هم دانشجویان به شدت به او احترام می گذاشتند و حال این هر سه ضعیف و کمرنگ شده است. به خصوص اینکه عنوان استاد با توجه به اینکه تعداد استادان زیاد شده است و این کلمه به راحتی کاربرد دارد، موجب شده به آن بی توجهی شود. البته استادان شناخته شده که اسمشان بر سر زبانها است همواره در رشته های مختلف حضور دارند اما متاسفانه حرمتی که جامعه در گذشته به استادان می گذاشت، کمتر شده است.

دولت هم دیگر مثل سابق استادان را تکریم نمی کند. در گذشته سعی می شد که استادان را تکریم کنند تا سطح دانشگاه بالاتر برود اما این توجه در حال حاضر بسیار رقیق تر شده و به آن شکل جدی نیست.

در این میان دانشجویان خوشبختانه این کار را نمی کنند و کما فی سابق به استادان احترام می گذارند و با آنها همکاری دارند. ارتباط خیلی خوبی نیز بین عده ای از استادان البته نه همه استادان با دانشجویان وجود دارد که خوب است و مختص کشور ما است.

* به نظر شما آیین نامه های که در زمینه ارتقای اعضای هئیت علمی، افزایش حقوق و تعیین استاد نمونه به دانشگاهها ابلاغ می شود تا چه اندازه می تواند به استادان کمک کند؟

- آیین نامه ها با یکدیگر متفاوت هستند و به نظر می رسد آیین نامه هایی مانند ارتقا و افزایش حقوق باید به طور حتم در دانشگاه وجود داشته باشد چرا که ارتقا نمی تواند بدون ضابطه باشد. بالاخره استادی که وقت بیشتری می گذارد و زحمت بیشتری می کشد حق دارد از ارتقا برخوردار باشد و نیاز است ترازویی برای سنجش عملکردش وجود داشته باشد.

اما انتخاب استاد نمونه با آیین نامه امکانپذیر نیست. استاد نمونه معمولاً استادی است که از سوی جامعه انتخاب می شود. حال این جامعه می تواند جامعه دانشگاهی، دانشجویی یا استادی باشد. استاد نمونه را نمی توان به عنوان یک موضوع سیاسی و دولتی پذیرفت. برخی از انتخاب هایی که به عنوان نمونه از آن نام برده می شود بیشتر جنبه سیاسی دارد اما در این میان استادان نمونه خوبی هم انتخاب می شوند.

برای انتخاب استاد نمونه نیازی به آیین نامه نیست اما روشهای مختلف بررسی باید وجود داشته باشد تا افرادی که خدمات سنگینی به جامعه داشته اند، مورد تکریم و احترام قرار گیرند. روشهای زیادی وجود دارد که می توان صلاحیت و برتری یک استاد را سنجید.

* آیا قبول دارید که استادان بزرگ در علم انحصاری عمل می کنند و اجازه رشد به استادان جوان تر نمی دهند؟

- نه! نمی توان این گفته را به صورت یک سند قبول کرد. همانطور که گفتم اکنون حداقل 40 دانشکده پزشکی دولتی در کشور وجود دارد اما در گذشته تنها دانشگاه تهران بود. این نکته شاید در گذشته مصداق داشت اما اکنون اصلا اینطور نیست. برعکس امروز فضا رقابتی شده و هر دانشگاهی که شاگردان بهتری تربیت کند و یا دانشجویان آنها بتوانند در امتحانات تخصصی نمره های بهتری کسب کنند برای آن دانشگاه افتخار خواهد بود. البته ممکن است در کار خصوصی درمانی وقتی یک استاد شناخته شده تر باشد عرصه خدمات درمانی بیشتری نسبت به یک جوان در اختیار داشته باشد اما اکنون هم جوانان وضع خوبی دارند و حالت انحصاری وجود ندارد.

اکنون علم آنقدر گسترده است که هیچ استادی نمی تواند با آن انحصاری برخورد کند. چرا که آنقدر راههای آموختن در پزشکی وجود دارد که اگر یک دانشجو از یک استاد موضوعی را فرا نگیرد می تواند از استاد دیگری آن را بیاموزد.

* مقاله نویسی و تالیفات در نزد استادان قدیم چگونه بود و اکنون چه تغییری به صورت بازر در تعامل اساتید با حوزه مقاله، تالیف و سخنرانی بوجود آمده است؟

- یکی از ویژگیهای استاد، اشاعه علم از طریق مقاله، تالیف کتاب و سخنرانی است و از قدیم نیز در دانشکده پزشکی استادان به این کار به طور ویژه می پرداختند. اولین مجله علمی دانشکده پزشکی با نام "نامه دانشکده پزشکی" از سال 1321 منتشر می شود و در آن زمان نیز بهترین مقالات این مجله از استادانی همچون پروفسور شمس و پروفسور عدل بود.

مقاله نویسی جزئی از کار استاد است البته هر چه امکانات بیشتر شود تعداد مقالات نیز بیشتر می شود. تعداد مقالات در مقایسه با سالهای اول انقلاب قابل قیاس نیست و از زمان ظهور اینترنت نیز با افزایش ارتباط با خارج از کشور، تعداد مقالات بیشتر شده و این موضوع یکی از افتخارات کشور ما است.

* به عنوان یک استاد قدیمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، راه رفته استادی در این دانشگاه را چطور ارزیابی می کنید؟

- من از حضور در دانشگاه تهران همواره راضی بوده ام. سال 1333 از دانشکده پزشکی فارغ التحصیل شدم و سال 34 وارد دوره تخصصی شدم و پس از آن از سال 36 به طور رسمی به عضویت هیئت علمی دانشگاه درآمدم و سال 76 بازنشسته شدم. از میان این 40 سال، 30 سال استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی تهران بودم.

از آن موقع به بعد در دانشگاه مسئولیت دفتر دانش آموختگان دانشگاه علوم پزشکی تهران را بر عهده دارم و در بیمارستان مسیح دانشوری نیز کمک کرده و در هیئت های بورد تخصصی امتحانات دستیاری نیز از سال 52 تاکنون حضور داشته ام.

* استادان خوب همواره شاگردان خوبی بوده اند و شاگردان خوب خود را نیز به یاد دارند، شاگرد کدام بزرگان بوده اید و کدامیک از شاگردان خود را بیشتر دوست دارید؟

- دوره ای که من درس می خواندم استادان همه خوب بودند. استادان شناخته شده ای که می توان به دکتر آرمین، دکتر حبیب، دکتر انصاری، دکتر سهراب، دکتر قریب، دکتر آذر و پروفسور عدل که استادان ممتاز کشور بودند، اشاره کرد. این استادان باعث افتخار ما هستند. اغلب شاگردان من نیز در ایران و خارج اکنون خودشان استاد هستند و در دانشگاههای آمریکا، تهران و شهرستان به عنوان استاد حضور دارند.

* با تشکر از وقتی که برای این گفتگو گذاشتید. 
- من هم از توجه شما به علم و عالم تشکر می کنم.

....................................................
  گفتگو از زهره بال

کد خبر 871250

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha