مكاتب فلسفة اخلاق در غرب را به انحاي گوناگوني دسته بندي ميكنند. می توان چهار مكتب عمده در ميان مكاتب فلسفة اخلاق غرب را برشمرد که عبارتند از: طبیعت گرایی، شهودگرایی، احساس گرایی و توصیه گرایی.
شهود گرایی که به طبیعت ناگرایی اخلاقی نیز معروف است نظریه اخلاقی است که در بخش فرا اخلاق به توجیه و معنای مفاهیم و گزاره های اخلاقی میپردازد.
طبیعتناگرایی که از قرن هفدهم تاکنون نمایندگان فراوانی داشته است بر اساس الگویگیری از مدل استدلال ریاضیات و هندسه اقلیدسی در استدلال اخلاقی معتقد شدند همانگونه که اصول موضوعه در قضایای ریاضی دارای بداهت ذاتیاند و بنابراین همیشه صادقاند. اصول و مفاهیم پایه اخلاقی نیز دارای بداهت ذاتیاند و مبنای پذیرش آنها به شهود باز میگردد.
ریشه این مطالعات به «جورج ادوارد مور» باز میگردد. وی نشان داد در تمام صورتهای طبیعتگرایی اخلاقی مغالطهای به نام «مغالطه طبیعتگرایانه» نهفته است. مور استدلال می کند که اگر نتوان زبان اخلاق را به گزارههای ناظر به واقع تحویل برد در آن صورت هرگز نمیتوان بر اساس شواهد قابل مشاهده به صدق و کذب آنها پی برد. در این صورت باید از روش شهود اخلاقی صدق و کذب گزارههای اخلاقی را بدست آورد.
مور بر این باور است که ما قبل از آنکه بدانیم چه چیزهایی و چه نوع رفتاری خوب یا بد است باید بدانیم «خوب» چیست؟ یعنی علم به تعریف و معنا و مفهوم خوب مقدم بر «چه چیزی خوب است» است.
مطابق این دیدگاه اصول اساسی و احکام ارزشی ما شهودی و بدیهیاند؛ شهود یعنی فهمیدن و درک کردن چیزی بدون استفاده از تصور با تصدیق دیگر مثلا وقتی می گوئیم کل از جزء خود بزرگتر است این گزاره را بدون نیاز به استدلال و به طور بدیهی درک می کنیم.
از این رو آن چه که شهودی است نیازی نیست تا با استدلالی منطقی یا روانشناختی توجیه شوند و در واقع آن ها خود توجیهند.
از نظر شهود گرایان تعدادی از اوصاف از ویژگی یگانه و غیر قابل تعریفی برخوردار اند. به بیان دیگر این اوصاف بسیط و تعریف نشدنی اند که نمیتوان آن ها را تحلیل کرد.
شهودگرایی در فلسفه اخلاق به دو دسته از متفکران اطلاق میشود. یک دسته آنهایی هستند که معتقدند آدمی همانگونه که حس بینایی، شنوایی و لامسه دارد یک حس دیگر به نام حس اخلاقی دارد که با آن ویژگیهای اخلاقی افعال را درک میکند. این دسته در فلسفه اخلاق به طرفداران حس اخلاقی معروف هستند.
دسته دیگر که شهودگرا در معنای خاص خود به آنها اشاره دارد معتقدند ادراک خصوصیات اخلاقی افعال در انسان به وسیله شهود عقلی صورت میگیرد. اینان معتقدند ادراک مفاهیم اخلاقی یا لااقل یکی از آنها به صورت عقلی و ماتقدم بر تجربه و احساس صورت میگیرد.
در خصوص شهودگرایی این اشکال مطرح است که ممکن است ما شهودهای متفاوت و حتی متضادی داشته باشیم. این نظریه راه حلی برای حل اختلافات اخلاقی ارائه نمی دهد؛ اگر شهودها با هم تعارض داشتند کدام شهود صادق است و برای انتخاب از میان شهودها به کدام مرجع باید رجوع کرد.
نظر شما