سید محمد بهشتی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره اینکه چه سوالی از نامزدهای ریاست جمهوری در حوزه فرهنگ و هنر دارد؟ تاکید کرد: اگر این کاندیداها با فرهنگ آشنا باشند دیگر جایی برای نگرانی وجود ندارد ولی یکی از معضلاتی که ما در طول این سالها با آن روبهرو بوده ایم این است که سیاست به خودش اجازه داده است تا از هر چیزی استفاده ابزاری کند.
استفاده ابزاری سیاست از هنر بزرگترین ظلم به این عرصه است
مدیر عامل اسبق بنیاد سینمایی فارابی که از بنیانگذاران این نهاد سینمایی نیز هست با بیان اینکه سیاستزدگی در اعماق مقولات مختلف مانند فرهنگ نفوذ کرده است، تصریح کرد: استفاده ابزاری فقط شایسته ابزار است و سیاستمدارانی که شریفترین و ارزشمندترین مقوله یعنی فرهنگ را مشمول سیاستهای ابزاری قرار میدهند بزرگترین ظلم را به ظرفیت های فرهنگی کشور کردهاند. در این سالها دورههایی با گشایش فضای فرهنگی داشتیم و دورههایی هم با سختی و تنگنای فضای فرهنگی مواجه شدهایم. مخصوصا در این 8 سال یکی از زمستانیترین دورههای عرصه فرهنگ را پشت سر گذاشتهایم.
رییس پیشین سازمان میراث فرهنگی با تاکید بر اینکه مدیریت ارشد کشور باید نسبت خود را با مقوله فرهنگ روشن کند، بیان کرد: کار فرهنگی با شعار حل نمیشود اگر نامزدها فهم خود را از مقوله فرهنگ توضیح دهند معلوم میشود که آیا اینها اهل گشایش در عرصه فرهنگ هستند یا می خواهند فضای سختی و زمستانی را در فرهنگ بیدار کنند. کسانی که فرهنگ را می فهمند می دانند که نسبت دولت با فرهنگ باید نسبت حامی باشد نه نسبت فرماندهی.
وی اضافه کرد: فرهنگ جوش و خروش در میان جامعه و در میان فرهیختگان جامعه است و دولت باید عوامل مخل بر سر راه رشد و نمو آن را بردارد. این نقش دولت به عنوان حامی است اما دولتی که می خواهد نقش کارفرما را پیدا کند و خودش را در این امر صالح می داند یعنی معنای فرهنگ را نمی داند. من از بعضی رجال سیاسی شنیده ام که فرض می کنند نقش کارفرمایی دولت سلامت فرهنگ را تضمین می کند. سنجش این فرضیه راه چندان سختی ندارد به طور مثال آیا صدا و سیمای ما وظیفه خود را به خوبی انجام می دهد؟ ما جزو معدود کشورهایی شده ایم که فاقد رسانه ملی هستند.
بهشتی درباره عمل گزینشی صدا و سیما برای ارزشی کردن برنامه ها افزود: باید به سبد مصرفی جامعه نگاه کرد. ما سر خود را زیر برف کرده ایم و نمی خواهیم بپذیریم که جامعه ما از طریق ماهواره به آنچه که می خواهد دست پیدا می کند. رسانههای دیگران ظرفیت پیشخوان فرهنگی ما را اشغال کرده اند و دستگاه های فرهنگی در پر کردن این پیشخوانهای فرهنگی نقشی ندارند. اگر برنامه 90 و مسابقه های زنده فوتبال را از تلویزیون حذف کنند دیگر کدامیک از بخش های صدا و سیما دیده می شود. در حال حاضر کل صدا و سیما به یک شبکه "من و تو" باخته است.
این فعال فرهنگی در ادامه با انتقاد از نحوه عملکرد در حوزه های فرهنگی بیان کرد: این شیوه مدیریتی شیوه خسارتباری بوده است. دولت و حکومت باید از کارفرمایی خارج شوند. جامعه باید فرصت شکوفا شدن داشته باشد. صدا وسیما، ارشاد و بسیاری نهادها با اتهام های جزیی همه فرهیختگان و هنرمندان برجسته را حاشیهنشین کرده و سپس افرادی ضعیف را وارد میدان می کنند به این دلیل که آنها فقط حرفشان را گوش می کنند. ما داریم صحنه را می بازیم، در شرایط قرنطینه نمی توان کشور را اداره کرد.
استاد دانشگاه شهید بهشتی یکی از راهها را برای رفع این مشکل حرکت به سمت خصوصیسازی عنوان کرد و گفت: دولت باید نقش حامی داشته باشد و می تواند از آنچه که می پسندد، حمایت بیشتری کند اما نباید مانع آن چیزی بشود که مورد پسندش نیست. اگر هم مساله ای باشد قوه قضاییه بررسی می کند تا ببیند جرمی اتفاق افتاده است یا خیر. نمی توان با اعمال سلیقه و توهمات شخصی مانع کار عدهای شد. ما کشور را دوست داریم و می خواهیم اتفاقات خوبی در آن واقع شود. کشور ظرفیت فرهنگی بالایی دارد ما در منطقه جایگاه رفیعی در سینما، ادبیات، هنرهای تجسمی و ... داریم که اگر به این جایگاه فرصت نفس کشیدن ندهیم و چوب لای چرخ فعالان این عرصه گذاشته شود دیگر چیزی از این جایگاه باقی نمیماند.
محصولات فرهنگی بیگانگان پیشخوان ما را اشغال میکند
استاد دانشگاه هنر که بیش از 10 جلد کتاب و تالیف مقاله در کارنامه خود دارد با بیان اینکه محصولات فرهنگی ارائهشده جذابیت لازم را برای مردم ندارند، خاطر نشان کرد: جامعه در این حوزه معطل نخواهد ماند. محصولات فرهنگی دیگران پیشخوان فرهنگی ما را اشغال می کند. بیش از هزار شبکه ماهوارهای وجود دارد و مخاطبان به دنبال آنها خواهند رفت. به این ترتیب ما فرصتهای کشور را به بیگانگان واگذار میکنیم. مسلما اختلاف ما با بیگانگان بسیار بنیادیتر از اختلاف با هموطنان خودمان است.
بهشتی که از موسسان خانه سینما نیز بوده است در پایان سخنان خود عنوان کرد: تا به حال مقوله فرهنگ در میان هیچیک از کاندیدها اولویت نداشته است و این مساله به شناخت کاندیداها از فرهنگ بر می گردد که اگر آن را بشناسند اهمیت آن را هم درک میکنند. ممکن است شخصی سابقه فرهنگی هم داشته باشد اما باید دید در مقام یک مدیر چه نظری راجع به فرهنگ دارد و آن را چه تعریف میکند و حتی وقتی نام فرهنگ به میان می آید یاد چه چیزی میافتد. به عبارت دیگر سوال این است که آیا اصلا نامزدهای این دوره از انتخابات ریاستجمهوری آشناییای با فرهنگ دارند؟
گفتگو از عطیه موذن
نظر شما