به گزارش خبرنگار مهر، «ارنست همینگوی» چهارمین عنوان از مجموعه آشنایی با استادان داستان است که توسط نشر رویش چاپ شده است. کتابهای این مجموعه برای نوجوانان دبیرستانی نوشته شده میشوند اما برای دیگر گروههای سنی بالاتر نیز قابل استفاده است. «تولستوی»، «داستایوسکی»، «چخوف»، «گارسیا مارکز»، «تواین» و «دیکنز» دیگر نویسندگانی هستند که این مجموعه به آنها پرداخته و خواهد پرداخت. 3 کتاب پیشین این مجموعه شامل عناوین «تولستوی»، «داستایوسکی» به قلم نقی سلیمانی و «چخوف» نیز توسط مسعود علیا نوشته شدهاند.
ارنست همینگوی در تاریخ ادبیات آمریکا و اروپا تاثیر زیادی داشته است. این تاثیر از آنجاست که نام او تاریخ ادبیات آمریکا و اروپا را به دو بخش تقسیم میکند: 1- دوره پیش از همینگوی 2- دوره پس از همینگوی. نویسنده کتاب در مقدمه اشاره کرده که سعی کرده در حد توان خود مطالبی درباره همینگوی گردآوری کند نه این که تاریخ ادبیات بگوید.
در بخش اول این کتاب به طور مختصر مطالبی درباره همینگوی، آثارش و نظرات منتقدان درباره او درج شده است. در بخش دوم هم تحلیلهای تخصصیتر درباره آثار این نویسنده آمده است. نامه ارنست همینگوی به اسکات فیتز جرالد، مطلبی از ادموند فولر، مقالات دیگر نویسندگان، گفتگویی با همینگوی و چند داستان کوتاه از این نویسنده، از مطالب تشکیل دهنده این کتاب هستند.
«گابریل گارسیا مارکز»، «مارک تواین» و «چارلز دیکنز» دیگر نویسندگانی هستند که قرار است در قالب کتابهای این مجموعه به مخاطبان معرفی میشوند.
در قسمتی از کتاب «ارنست همینگوی» میخوانیم:
«پیرمرد کنار پل» از طرحی جزیی برخوردار است، یا بهتر است گفته شود، طرحی ندارد. در این داستان از درگیری فیزیکی خبری نیست. دو مرد با یکدیگر دیدار میکنند، چند دقیقهای به گفتگو میپردازند و دیگر هیچ. این داستان از گسترشی روانی و عاطفی برخوردار است. داستان با توصیف بیپیچ و خم آغاز میشود:
پیرمردی با عینکی دوره فلزی و لباسهای خاکآلود کنار جاده نشسته است. همینگوی به توصیف تمامی صحنه میپردازد و باز به پیرمرد بازمیگردد و اشاره میکند که مرد جنگزده هنوز در جای خود باقی مانده، زیرا که آنقدر خسته است که توان رفتنش نیست و آنگاه نگاه داستان همچنان بر پیرمرد خیره میماند و صحنه جنگ، نحوه فرار و خانهکن شدن او و مکان داستان را میسازد. قسمت بعد در خور توجه است. من ماموریت داشتم که از روی پل بگذرم. دهانه آن سوی پل را وارسی کنم و ببینم دشمن تا کجا پیشروی کرده است.
در این جای داستان کنش هست، فرصت درگیری با دشمن، با این حال از تاخت و تاز دو جانبه سخنی به میان نمیآید و حتی گفته نمیشود که دشمن در چه فاصلهای است. ما باز به پیرمرد رو میکنیم و حس میکنیم که چیزی شوم در حال انجام گرفتن است. با این حساب به تاثیر این جمله دقت کنید: کامیونها به سختی به بالا میخزیدند و دور میشدند و پل را پشت سر میگذاشتند.
البته تنها این پیرمرد است که مجال گریزش نیست. روایتگر داستان از پیرمرد چیزهایی میپرسد و پاسخهایی میشنود و در نتیجه، داستان مرد جنگزده تکهتکه ساخته میشود. در آن حال که گفتگو ادامه دارد ما یک لحظه نمیتوانیم زمینه داستان را، که از همان ابتدا شکل گرفته است، فراموش کنیم....
این کتاب با 112 صفحه مصور، شمارگان 2 هزار نسخه و قیمت هزار و 700 تومان منتشر شده است.
نظر شما