به گزارش خبرنگار مهر، قاسمعلی فراست که یکی از میهمانان شب پنجم از شبهای داستان برج میلاد بود، با بیان این مطلب افزود: حمایت كردن از ادبیات در ایران و دیگر كشورها، معانی متفاوتی دارد. حمایت از كتاب و مولف در ایران، كارگشا نیست. البته در کشورمان مدیران خوشذوق و خلاقی كه دغدغه فرهنگی داشته باشند، داریم ولی اگر نسبت بگیریم و تعداد آنها را بشمریم، میبینیم كه تعدادشان زیاد نیست. به همین دلیل است كه بسیاری از حمایتها اگرچه از سر دلسوزی است اما در نهایت به ضرر نویسنده و كتاب تمام میشود.
وی ادامه داد: ما فكر میكنیم بر قله فرهنگ ایستادهایم و باید دنیا را به لحاظ فرهنگی هدایت كنیم. ما در داخل باید كارهای فرهنگی را به كسانی بسپاریم كه دغدغه و تفكر فرهنگی دارند و در وادی فرهنگ نفس كشیدهاند؛ افرادی همانند دكتر محمد بهشتی كه اگر كسی با آنها چای بنوشد، ازشان چیزها یاد میگیرد.
نویسنده «باغ سیب» افزود: ادبیات، مظلومترین هنرهاست و ما همیشه از یاد میبریم كه ادبیات، مادر هنرهاست و اگر كسی بخواهد در سینما، تئاتر و ... ورزیده شود، باید از ادبیات و داستان آغاز كند. به همین دلیل هم فكر میكنم اگر قرار است دولت كمكی به ادبیات كند، بهتر است ترتیبی اتخاد كند كه كتابهایی كه با خون جگر نوشته و منتشر میشوند، به دست مخاطب برسد.
فراست سپس داستان كوتاه «هر كس كامرانی دارد» را از مجموعه داستان «فقط عاشق زبان عاشق را میفهمد» برای حضار خواند.
در ادامه برنامه، پدرام رضاییزاده فصلی از رمان منتشر نشده خود را با عنوان «چیزهایی كه به تو نگفته بودم» خواند.
بهاره رهنما، دیگر میهمان شب پنجم از سومین دوره شبهای داستان برج میلاد، داستان كوتاه «باد میآید با بوی تو» را از مجموعه «مالیخولیای محبوب من» برای حضار خواند.
وی پیش از خواندن داستان گفت: قبل از کار بازیگری، مینوشتم اما نویسنده واقعی بودن تعریف خودش را دارد و به نظرم تا وقتی كه كتاب، در دسترس خواننده نباشد، كسی نمیتواند خودش را نویسنده بنامد. با همه اینها وجه نویسندگی، مانند انجام كارهای حقوقی در زندگیام، كمتر بروز و ظهور یافته است چون بازیگری نیازمند توجه زیادی است كه گاهی زندگی عادی هنرپیشه را هم تحتالشعاع قرار میدهد چه رسد به اینکه بخواهد به فعالیتهای ادبی بپردازد.
بهاره رهنما افزود: در 10 سال اخیر، جدیتر به نوشتن پرداختهام. هرچند وقتی شش سال قبل، اولین مجموعه داستانم منتشر شد، داستانها را در همان زمان ننوشته بودم و زمان نگارششان به چهار سال قبل از تاریخ چاپ بازمیگشت. اما داستانهای کتاب «مالیخولیای محبوب من» جز یک داستان که قدیمی است، همگی در مدت هشت ماه نوشته شده که در آن دوران حال خوبی نداشتم.
این نویسنده و بازیگر در پاسخ به سوال جواد عاطفه که درباره تاثیر زندگی با یک فیلمنامهنویس بر داستانهایش پرسیده بود، گفت: همسرم، فرد شاخص و بااستعدادی در نوشتن است اما با ادبیات خیلی مانوس نیست و از بچهگی در فضای سینما و فیلم بوده است. شخصاً كمتر كسی را دیدهام كه به هر دو این حوزهها - ادبیات و سینما - در یك زمان و به یك اندازه، توجه كافی و ویژه داشته باشد.
یاسر نوروزی، نویسنده و روزنامهنگار نیز با حضور در این شب داستانی درخصوص تاثیر رادیو و برنامههای ادبی بر ادبیات گفت: رادیو گاهی میتواند بر كتاب نویسندگان تاثیر بگذارد و موتور فروش كتاب را به حركت درآورد اما هیچگاه این اتفاق نمیافتد كه با یك برنامه رادیویی، قواعد بازار فروش برهم بخورد و ناگهان، كتابی پرفروش یا كمفروش شود.
وی ادامه داد: گاهی هم این اتفاق میافتد كه علیرغم تبلیغات زیاد، برنامههای متعدد ادبی یا نقدهایی كه نوشته میشود، کتاب به دلیل اینكه درونمایه و جذابیت لازم را ندارد، به فروش نمیرسد.
نوروزی در پایان، داستان منتشرنشده «بیپدر» را برای حضار خواند.
آخرین نویسنده این شب امیرحسین یزدانبد، نویسنده رمان «لكنت» بود که بخشی از همین اثر را قرائت کرد. او پیش از خواندن داستانش گفت: کاری که یک نویسنده انجام میدهد، از جهتی همتراز با کاری است که دانشمندان صورت میدهند؛ منظورم این است که به همان اندازه که یک ریاضیدان یا دانشمند، باید به مکاشفه بپردازد، نویسنده هم دقت و ظرافت به خرج میدهد و به دنبال ادراک و مکاشفه میرود.
شب ششم از شبهای داستان برج میلاد تهران، یکشنبه هشتم دی (ساعت 18) با حضور میثم کیانی، یوسف علیخانی، سیدعلی میرفتاح و پیمان هوشمندزاده برگزار میشود و علاقهمندان میتوانند به تالار سعدی واقع در مرکز همایشهای برج میلاد مراجعه کنند.
نظر شما