به گزارش خبرنگار مهر، آخرین روز از گردهمایی یک هفته با تولستوی، عصر پنجشنبه 11 اردیبهشت به عنوان دومین نشست «از تولستوی چه آموختم» با حضور محمدجواد فریدزاده، محمد چرمشیر و سروش صحت در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
سروش صحت در این برنامه گفت: به نظرم نامناسبترین آدم برای حرف زدن درباره تولستوی هستم ولی وقتی به من زنگ زدند تا در این برنامه سخنرانی کنم، رویم نشد بگویم نمیتوانم و با جاهطلبی گفتم که میآیم. دیدم از قیافه و ریش و سبیل تولستوی خوشم میآید، پس گفتم درباره همین موضوع که حرف بزنم خوب است. اما درباره ریش و سبیل فقط 2 دقیقه میشود حرف زد، پس من 13 دقیقه وقت اضافه دارم و آن را به دوستان تقدیم میکنم. به نظرم خلاف تصوری که خود تولستوی از قیافهاش داشت، او قشنگ بوده است ولی فکر میکرده که زشت است.
وی افزود: در حال و هوای فکر به همین موضوعات بودم که به نظرم رسید انگار نویسندهها چیزی مینویسند که شبیه خودشان است یا این نوشتههایشان هستند که شبیه آنها هستند. نمیدانم شاید هم خودشان بعد از مدتی شبیه نوشتههایشان میشوند. اگر 3 عکس از تولستوی، ماکسیم گورکی و چخوف را نشان شما بدهند و بگویند به نظرت کدامشان «جنگ و صلح» را نوشته، همه شما عکس تولستوی را نشان میدهید و میگویید: اونه!
صحت که تعدادی از عکس از نویسندگان مختلف جهان را با خود همراه داشت، تصاویر را یک به یک بالا گرفته و درباره آنها سخنانی گفت و با اشاره به عکس تولستوی گفت: حالا عکس تولستوی را ببینید! اصلا زشت نیست. بلکه خیلی هم خوشگل است. پس قضیه چیست و نکته این مساله کجاست؟ تولستوی در یک مقطع میخواست پیغمبر باشد و یک دین جدید بسازد. چون معتقد بود باورهای دینی و عرفان از مسیحیت زودوده شده است. از یک طرف میخواست دین بسازد ولی از طرف دیگر 2 روز متوالی قمار میکند. از طرفی عاشق همسرش است ولی بعد از 50 سال زندگی مشترک، میخواهد از دستش فرار کند. و این یعنی جنگ و صلح و این داستان همه ماست.
این بازیگر ادامه داد: این داستان زندگی همه ماست. همه مایی که خودمان پر از این تضادها هستیم و به همین خاطر هم هست که باحال هستیم. چون آدم هستیم و اصلا باید اینگونه باشیم. جالب است که الان، من هم دارم مثل یک مصلح اجتماعی حرف میزنم. حرف و نکته در اینجاست که اگر بتوانیم این ضعفها را تبدیل به اثر کنیم، آن وقت است که دیگر آن قیافه یا دستهای پف کرده و زشت تولستوی، زیبا میشود. من در رشته شیمی تحصیل کردهام و میدانم که همه عالم از اتم تشکیل شده است. جالب است که اتم یعنی حیات همه ما از کنار هم قرار گرفتم دو چیز متضاد یعنی قطبهای مثبت و منفی تشکیل شده است. یعنی، اساس همهچیز از جنگ و صلح است.
وی گفت: فکر میکنم در بخشی از مراسم عروسی هم دلخوری وجود دارد و در مراسم عزاداری هم خنده وجود دارد. من این را از تولستوی یاد گرفتم و چیز دیگری که یاد گرفتم این است که قصه را دوست داشته باشم. هر خوانندهای که 100 صفحه از آناکارنینا را بخواند، نمیتواند آن را رها کند چون خیلی قصهگو است و فراتر از سلیقههاست. این که آدم، در 80 سالگی بتواند از دست همسرش در برود، کم چیزی نیست؛ یعنی میتواند «جنگ و صلح» را بنویسد. دم تولستوی گرم! چون این کار کمی نیست که آدم در سن بالای 80، بتواند بگذارد و برود و به فکر تغییر باشد. تولستوی اصلا فکر نکرده که در 80 سالگی برای تغییر دیر است. یعنی وقتی شرایط را تحملناپذیر دیده، به فکر تغییر افتاده است.
صحت در ادامه به خوانش آخرین نامه تولستوی به همسرش پرداخت.
نظر شما