به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از پروژه تاریخ شفاهی ایران - عصر پهلوی دوم، با حضور جمعی از محققان و مسئولان فرهنگی کشور، پیش از ظهر امروز سهشنبه ۲۵ آذر در کتابخانه ملی برگزار شد.
سید رضا صالحی امیری رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی در این برنامه گفت: معمولا 3 شیوه برای تاریخنگاری مطرح میشود، اولی روش اسنادی است یعنی مبنای نگارش و تدوین، مبتنی بر سندپژوهی است. معمولا به دلیل عدم دسترسی به افرادی که در این حوزه حضور موثر داشتهاند، به اسناد و مکتوبات مراجعه میشود. روش دوم، نگارش تحلیلی است که در آن، قضاوتی در ذهن یک مورخ شکل میگیرد که برمبنای آن، منابع زیادی داریم. این منابع یا تاریخ تحلیلی هستند و یا تحلیل تاریخ.
وی افزود: روش سوم، تاریخ شفاهی است؛ یعنی توصیف وقایع و حوادث توسط کسانی که خود نقش موثری در وقایع و اتفاقات داشتهاند. هر 3 روش، محاسن و معایبی دارند. در روش اسنادی، نقص عمده این است که همه تحولات در اسناد و مدارک موجود نیستند. در روش تحلیلی، نقطه ضعف عمده این است که با قضاوت یا تفکرات جناحی و سیاسی همراه میشود و محقق با این فضا وارد تحلیل و قضاوت میشود که باعث میشود در این زمینه، در خیلی از موارد شاهد انحراف یا تاریخسازی باشیم. تاریخ شفاهی هم ایراداتی دارد. مثل اینکه فرد مصاحبهشونده، فقط نقاط مثبت را میگوید نه همه مسائل را. نکته اینجاست که الزاما نیازمند تبیین تاریخ برای نسل فعلی و نسل بعدی هستیم. متاسفانه نسل دهه 60 و 70 ما کمتر نسبت به تاریخ پهلوی، اشراف دارد و به طور متقابل، شاهد تاریخسازی توسط عناصر ورشکسته یا زخمخورده هستیم.
رئیس کتابخانه ملی در ادامه گفت: این مساله به طور جدی در رسانههای خارجی دنبال میشود. در دنیای هم امروز هم که تکنولوژیهای ارتباطی گستردگی زیادی دارند، دیگر نمیتوان به کسی گفت این مطلب را بخوان یا نخوان! در کل امکان پالایش اطلاعات وجود ندارد. اخیرا این تاریخسازیها توسط شبکههای ورشکسته زیاد شده است و تلاش میکنند تاریخ پهلوی را تطهیر کنند در حالی که انباشته از فساد، خیانتها، تعدّیها و بداخلاقیهای غیرقابل انکار است. بنابراین پهلوی دوم، خلاف آنچه که در واقعیت بوده، تصویری کاملا متضاد در منابع مکتوب و تصویری این عده دارد. بنابراین نمیتوان در حوزه تاریخ شفاهی، به ویژه بخش مربوط به دوران پهلوی دوم، به اسناد تکیه کنیم چون بخشی از آنها تصویر رویاها و آرزوهای عدهای را نشان میدهند. در زمینه اسناد هم باید بگویم که اولین سند فرهنگی مربوط به پهلوی دوم، مربوط به سال 1347 است و سند عمده فرهنگیای پیش از آن وجود ندارد.
برنامه فرهنگی پهلوی دوم، استحاله فرهنگی و دینی بود
صالحی امیری گفت: پهلوی دوم در حوزه فرهنگ، چند برنامه داشت که اولینشان غربیسازی بود. دوم تلاش برای احیای فرهنگ باستانی و نفی فرهنگ دینی جامعه بود؛ باستانگرایی مطلق با هدف تقدیس سلطنت. این کار از کوروش تا پهلوی دوم، برای این بود که به مردم بقبولانند که شما فقط زیر چتر سلطنت میتوانید زندگی کنید. در این زمینه، شاهد یک استحاله دینی بودیم. بنابراین بعد دوم برنامه فرهنگی پهلوی دوم، استحاله فرهنگی و دینی بود. برنامه سوم، استحاله فرهنگی از ارزشهای بومی جامعه بود که نمادش جشنهای 2 هزار و 500 ساله شاهنشاهی بود. در این جشن، حرکت بسیار ناشایستی انجام میشود که هدف از آن، حرکت به سوی دروازه تمدن بزرگ به عنوان سکوی پرش از جامعه سنتی به جامعه مدرن عنوان شد. در آن جشن، اتفاقات کثیفی افتاد که با اعتراض تند شهید دستغیب روبرو شد. کاری که تیم تئاتر فرانسوی در آن جشن انجام دادند، پیشتر در پاریس انجام شد که اعتراض مردم این شهر را در پی داشت.
وی ادامه داد: در کنار مسائل فرهنگی، رفتار سیاسی پهلوی هم همراه با فساد بود. موضوع تصاحب نفت توسط یک عده که معروف به هزار فامیل بودند از نمونههای آن است. عدهای تلاش دارند همه این بحثها را پاکسازی کنند و آن شخص نادانی را که خود را نماد فرهنگ پهلوی میداند، این نکات را انکار میکند. ما به عنوان مسئولان و دلسوزان فرهنگی، مکلفایم این تصویر را به درستی برای نسل جوان منعکس کنیم. در نتیجه کاری که در این پروژه انجام شد، این بود که پهلوی دوم از زبان چهرههای دوران پهلوی روایت شد؛ بدون دخل و تصرف در اظهارات افراد اما با حاشیهنویسی. افرادی در که تولید تاریخ شفاهی صحبت میکنند، یا نیمه پر لیوان را میبینند یا نیمه خالیاش را. در مورد تولید این پروژه، 100 هزار برگ حاشیهنویسی به عنوان، پشتیبان وجود دارد.
خیانت بزرگی است اگر خیانتهای پهلوی را به نسل جوان منتقل نکنیم
رئیس کتابخانه ملی در بخش دیگری از سخنانش گفت: در این زمینه 2 کار باید انجام شود. اول اینکه نشستهای نقد برگزار شود و منتقدان این بحثها را نقد کنند. این کتابها در نهایت به 50 جلد خواهد رسید. در حال حاضر 4 جلد هستند اما امروز از کلیت این مجموعه رونمایی میشود. دوم اینکه مورخین در رد یا تائید این مطالب بنویسند. یعنی این که پروژه انجام شود و بعد از اتمام بسته شود، اصلا مورد قبول نیست. تاریخ پهلوی باید آنگونه که بود به نسل جوان معرفی شود، نه چیزی که میخواهند یا میخواهیم. خیانت بزرگی است اگر خیانتهای پهلوی را به نسل جوان منتقل نکنیم. تاریخ هم آینه است هم عبرتآموز است. با دیدن همه بدیهای رجال پهلوی، باید به مسئولمان بگوییم اگر میخواهید در تاریخ ماندگار باشید، باید از رویه پهلوی، تبری بجوئید و در نقطه مقابل، فضیلتجویی را سرلوحه کار خود قرار بدهید. نکته دیگر این است که این اثر برای جوانان ما، درسآموز است تا بدانند ما از چه تونلوحشتی عبور کردهایم تا به جا برسیم. جوانان با دانستن حقایق، قدر نظام را خواهند دانست و متوجه میشوند که نظام، محصول حداقل 50 سال مبارزه است و به برکت خون شهدا به دست آمده است. تعدادی از حاضران در این برنامه در زمان پهلوی، شکنجه شدهاند. قدر فرهنگ اسلامی را بدانیم و باور کنیم که تنها راه نجات ما برای رسیدن به قلههای رفیع بشریت، انسان است.
صالحی امیری در پایان سخنانش گفت: ما به دنبال این پروژه، 2 حرکت را آغاز کردیم. اول این که به دنبال پژوهشگاه تاریخ شفاهی هستیم و یک پژوهشکده در ذیل پژوهشگاه. متاسفانه در ایران، فرهنگ مکتوب بسیار پایین است. دوم تربیت کادرهای مختلف برای تولید تاریخ شفاهی. تاریخ شفاهی، مصاحبه نیست. بلکه درک یک پدیده است و اتفاقاتی که از یک برش تاریخی ناشی میشوند. امروز تاریخی شفاهی در دنیا، یک دانش است و ما تلاش داریم یک نظام آموزشی برای این علم تعریف کنیم.
نظر شما