به گزارش خبرنگار مهر، سومین شب علوم انسانی با موضوع «ناکارآمدی علوم انسانی در ایران» با سخنرانی و بزرگداشت مهدی گلشنی شب گذشته ۳۰ دی ماه، در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
حسین کلباسی، استاد گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی به عنوان یکی از سخنرانان میزگرد این مراسم که درباره موضوع «ناکارآمدی علوم انسانی در ایران» بود گفت: عنوان این میزگرد به لحاظ مفهومی قابل تامل است؛ ناکارآمدی یک مفهوم سلبی است و وقتی ما از ناکارآمدی حرف می زنیم باید معنی کارآمدی را بدانیم تا بتوانیم از ناکارآمدی حرف بزنیم. بنابراین سوالی که اینجا مطرح می شود این است که کارآمدی درعلوم انسانی یعنی چه؟
وی افزود: کارآمدی علوم انسانی یعنی اینکه در صحنه عقل و در شرایط انضمامی اثر قابل رویت داشته باشد، به بیان دیگر وقتی از کاربردی شدن علوم حرف می زنیم یعنی اینکه باید اثر معینی را از کاربردی شدن آنها مشاهده کنیم. با این حساب آیا می توان از کاربردی شدن علوم انسانی سخن گفت؟ اگر پاسخ مثبت است پس برای دانش هایی مثل مدیریت، روانشناسی، فلسفه باید چه کنیم و چگونه خاصیت بیرونی شان را نشان بدهیم. اگر قرار است در یک جامعه فیلسوف تربیت شود خاصیتش در اجتماع چیست؟
کلباسی با بیان اینکه متفکر و متخصص علوم انسانی بالذات وظیفه اندیشیدن و تفکر دارد، گفت: اگر متخصصان علوم انسانی ما به توفیق تفکر دست پیدا کنند برای جامعه غنیمت است و تفاوت کتاب های حوزه علوم انسانی با سایر علوم هم این است که آثار آن در مدت زمان طولانی دیده می شود نه کوتاه مدت. اگر امروز رابطه بین علوم انسانی با علوم کاربردی، سیاستگذاری و ... قطع است به خاطر کاستی و نقصان در اندیشگی است. ساحت اندیشگی کار ساده و آسانی نیست. مگر ابن سینا و خواجه نصیر کاری غیر از این انجام دادند یا محصول خاصی تولید کردند؟
استاد گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: متخصصان علوم انسانی در همان ساحتی که دانش آموختند خلاقیت های لازم را ندارند، این در حالی است که اهالی علوم انسانی طراحان و معماران یک تمدن و آگاهی تاریخی یک ملت هستند. ریچارد رورتی تعریف می کند که در کنار یکی از دوستانش در یکی از شهرهای بزرگ که ساختمان های بلند دارد در حال گشت و گذار بوده که دوستش به چند ساختمان اشاره کرد و گفت: اینها را من ساختم، رورتی به او پاسخ داد: تو نساختی، ما به تو گفتیم که بساز.
وی گفت: توجه به شناسنامه و تاریخچه علوم انسانی ضروری است؛ یکی از اشتباهات که در حوزه علوم انسانی وجود دارد این است که علم را مکانیکی می دانند در حالی که علم مثل یک موجود زنده است، علوم انسانی یک پیکره است که روح دارد.
کلباسی اضافه کرد: ناکارآمدی علوم انسانی محتاج توجه به یک مطلب مهم است؛ آن هم ترتیب، تقدیم و تاخیر در علم . وقتی فارابی احصاءالعلوم را می نویسد فقط شمارش دانش ها را نمی نویسد بلکه نسبت آنها را نشان می دهد. این هویت تاریخی فقط با مطالعه حل نمی شود. فارابی و امثال فارابی معتقد بودند که دانش چیزی جز بسط تکامل بشری، کار دیگری قرار نیست انجام دهد و متاسفانه این موضوع در اوضاع فعلی ما گمشده است.
این استاد فلسفه در پایان گفت: نکته دیگری که باید به آن توجه شود، موضوع تعامل علما و صاحبان فکر با یکدیگر است به قول هایدگر امروزه دانشگاه های ما با هم در ارتباطند ولی دانشگاهیان ما خیر. اگر این نکاتی که طرح کردم کمی مورد توجه قرار بگیرد شاید نوری تابیده شود و مسائل و مشکلات این حوزه تا حدودی حل شود.
نظر شما