مشروطيت از نداشتن رهبري ضربه خورد
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در سخنان افتتاحيه همايش وجود رهبري در انقلاب اسلامي را يكي از اختلافات بين نهضت مشروطيت و انقلاب اسلامي دانست و گفت : در دوران مشروطيت رهبري كه بتواند همچون امام خميني (ره) عمل كند نداشتيم كه همين امر در دوران مشروطه، ضربات بسياري به اين نهضت وارد كرد.
به گزارش خبرنگار مهر، آيت الله هاشمي رفسنجاني در ادامه انسجام روحانيون و افكار عمومي را يكي از دلايل مهم پيروزي انقلاب اسلامي بر شمرد و مبارزات آيت الله كاشاني و توده مردم را از گام هاي نخستين پيروزي انقلاب اسلامي عنوان كرد و افزود : در دوران قاجار ما شاهد نبوديم كه روحانيت بتواند به خوبي مردم را نسبت به مسائل كشور آگاه كند و يا اينكه خود توده مردم در صحنه مبارزات حاضر باشند.
وي افزود: ما در دوران مبارزه هم نيروهاي آزاد انديش از نوع دموكراسي غربي داشتيم و هم مبارزاني كه رهبرشان استالين بود.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام ادامه داد: در دوران پيروزي انقلاب اسلامي اگر مردم به خيابانها نمي آمدند ، نظام جمهوري اسلامي پيروز ميدان نبود كه نمونه بارز آن را ما در دوران مشروطه شاهد بوديم كه توده مردم براي مبارزه پا به ميدان نگذاشتند.
هاشمي رفسنجاني اظهار داشت : رهبري حضرت امام در دوران پيروزي انقلاب باعث شده بود كه مردم با روحيه اي بالا پا به ميدان بگذارنند به طوري كه با برگزاري رفراندوم ما ديديم كه مردم با اطلاعات دقيقي كه از جمهوري اسلامي ايران داشتند به آن راي مثبت دادند.
هاشمي رفسنجاني افزود : وجود حضرت امام خميني (ره) در انقلاب اسلامي باعث شد كه خارجي ها هم نتوانند به برنامه ها و اهدافشان دست پيدا كنند زيرا آمريكايي ها فكر مي كردند مي توانند مردم را بر عليه نظام جمهوري اسلامي ايران بشورانند و به اهدافشان دست يابند.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام ادامه داد : امروز دشمنان قصد دارند تا با فريب مردم به نظام جمهوري اسلامي ضربه بزنند و در اين ميان مسئولان كشور نبايد نقش مردم، علما و نخبگان را در پيروزي انقلاب اسلامي، فراموش كنند.
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در ادامه پيگيري نا امني هاي دوره مشروطيت را يكي از درس هاي خوب براي آيندگان خواند و گفت : با بررسي نا امني ها در دوران مشروطيت مي توان به هرچه بهتر اداره كردن كشور كمك كرد.
مشروطيت با تمسك مردم به عدالتخواهي شكل گرفت
پس از سخنان آيت الله هاشمي ، علي اكبر اشعري رئيس كتابخانه ملي طي سخنان كوتاهي با اشاره به اينكه رقابت آراء و انديشه هاي سياسي مبتني بر نظامهاي معرفتي مختلف، در شكل گيري زمينه ها و رويدادهاي مشروطه نقش داشته است، تأكيد كرد : مشروطيت با تمسك مردم به عدالتخواهي شكل گرفت .
به گزارش خبرنگار مهر، رئيس كتابخانه ملي ايران در اين همايش گفت : مشروطيت با سوار شدن بر موج عدالتخواهي مردم شكل گرفت اما عليرغم حركت مردم و روحانيون براي ساماندهي، اين حركت به بيراهه رفت.
اشعري افزود: رقابت آراء و انديشه هاي سياسي مبتني بر نظام هاي معرفتي مختلف در شكل گيري زمينه ها و رويدادهاي مشروطه گفتمان خاصي را پديد آورد كه بر سرنوشت نهايي اين حركت تحول آفرين سياسي و اجتماعي ملت ايران حاكم شد.
وي يادآور شد : حداقل دو نگرش و آرمان در پيدايش و تطور مشروطه در چالش با يكديگر واقع شدند كه در يك مقطع اوليه به غلبه يكي بر ديگري و در مراحل پاياني به مغلوب شدن همان منجر شد به گونه اي كه دو ايدئولوژي غالب و مغلوب در خاتمه اين نهضت، چالش تاريخي ديگري را آغاز كردند.
مشاور رئيس جمهور تصريح كرد: به نظر مي رسد در ميان بازيگران اصلي نهضت مشروطيت رهبران مذهبي توده هاي مردم، انجمن ها و رجال سياسي و مقامات رژيم حاكم، هر يك به طيفي از معتقدات ايدئولوژيك و سياسي گرايش يا وابستگي داشته اند كه شناخت و تبيين واقع بينانه و مستند آنها، تصوير واضح تري از معركه آراء و عقايد پديد خواهد آورد.
دكتر اشعري تأكيد كرد: اميد مي رود كه جامعه علمي كشور دست در دست يكديگر كمك كنند تا حركتي كه امروز با برگزاري همايش پژوهشي جريان هاي فكري مشروطيت آغاز شد، به شكلي منظم ادامه يابد .
نشست صبح
نقش علماي مذهبي در نهضت مشروطه انكارناپذير است
به گزارش خبرنگار مهر دكتر محمد رجبي رايزن سابق فرهنگي ايران در آلمان در ادامه نشست صبح تحت عنوان " تقابل انديشه جمهوري خواهي و استبداد در مشروطه " سخنراني كرد .
وي گفت : نهضت مشروطيت دو منبع اساسي داشته است. اول جنبش مردمي كه ضد بي عدالتي و اعمال نفوذ خارجي كشور حركت مي كرد و مورد تصديق همه مورخان بوده زيرا نقش علما در اين حركت مذهبي انكار ناپذير است و دوم تأثير پذيري از اتفاقات دنيا و آشنايي با جهان بيرون بوده است.
وي يادآور شد: تمام شواهد موجود بيانگر آن است كه انديشه جمهوري خواهي پيش از مشروطه خواهي مطرح بوده اما چون مشروطه موفق به پيروزي شد بحث وجود جمهوري از بين رفت.
رجبي يادآور شد : بر خلاف پندار مشروطه چينان، هيچگاه مشروطه خواهي شعار نهضت اصلي مردمي و روشنفكرانه ايران نبوده و بنابر شواهد تاريخي بازمانده از دستبرد زمانه، پيش و پس از استيلاي مشروطه گري بر ايران، جنبش جمهوري خواهي جريان غالب سياسي محسوب شده است.
وي افزود: در اين جريان نيرومند سياسي، تنوع و تكثر نيز وجود داشته است به طوري كه بر اساس گزارش وزير مختار انگليس در ايران، شاخص ترين آنها خواهان تأسيس رژيم جمهوري اسلامي ايران بوده اند.
دكتر رجبي تصريح كرد: با اين همه مشروطه گري با پشتيباني همه جانبه و آشكار سفارت قدرتمند انگليس و عوامل متنفذ داخلي آن در بدنه رژيم دلخواه خود را تأسيس كرد. اما با استقرار رژيم مشروطه نهضت هاي معارض جمهوري خواه از گوشه و كنار ايران نظير آذربايجان، گيلان و خراسان برانگيخته شد.
وي افزود: حتي رضاخان نيز پس از تحكيم موقعيت نخستين خود، در مقطعي حساس بر آن شد تا با انحلال رژيم مشروطه، همان نظام مطلوب جمهوري را برقرار كند.
مبارزه با استبداد تنها نطقه قوت مشروطيت بود
حجت الاسلام انصاري ديگر سخنران نشست صبح همايش "جريانهاي فكري مشروطيت " بود .
به گزارش خبرنگار مهر، وي با بيان اين مطلب افزود : جنبش عدالت خواهي در ايران بي ترديد توسط چند طبقه مهم ديني، سياسي و اجتماعي مخالف يكديگر شكل گرفته است. اين طبقات مؤثر از فقيهان، درباريان و تحصيلكردگان غرب بوده اند كه البته در انديشه و تفكر و خواسته از همگامي برخوردار نبوده و احتمالا از تضاد شديدي نيز داشته اند.
وي اظهار داشت : تفكر اصلاح از فقيهان آگاه و انديشه تغيير و نمونه برداري از خواسته هاي تحصيلكردگان غرب بود. بحث برانگيزي مشروطه از رويارويي روحانيت و غربزدگان سكولار آغاز شد و هر چند فقيهان بزرگ شيعه در نجف و تهران و ديگر بلاد ايران بر مبناي فقهي پذيرفتن حكومت گذار در زمان غيبت به اصلاح و تمشيت امور مشروطيت پرداختند اما وقايعي حساس و مهم و چشمگير نتيجه را بر هم مي زد و طبيعي بود كه اين بر هم خوردگي از نفوذ روشنفكران سكولار در مبارزه با دين و تمام مظاهر آن كه به مجلس و قانون مربوط مي شد مايه مي گرفت.
حجت الاسلام انصاري قمي خاطر نشان كرد : آنچه كه هدف را تعيين مي كند و حركتي را به سرانجام مي رساند جريانات فكري جامعه است كه در مشروطه كمتر به اين مسئله توجه شده به طوري كه در حال حاضر برداشت عميقي از مشروطه وجود ندارد.
وي افزود : حدود 600 كتاب در مورد مشروطه نوشته شده است اما در آنها كمتر به جريانات فكري مثبت توجه شده است كه همين امر باعث شده جريان فكري خاصي با جهت گيري هاي مشخص تاريخ مشروطيت كشور را در بر گيرند.
حجت الاسلام انصاري تصريح كرد : بي ترديد در جنبش عدالتخواهي ايران از چند طبقه سياسي مي توان نام برد كه مهم ترين آن ها طبقه قوي روحاني است. پس از آن طبقه درباريان با انديشه پوسيده و در نهايت تحصيلكردگان و فرهنگيان و افراد اهل مطالعه بودند.
انصاري قمي تأكيد كرد: جريان فكري هيچ كدام از اين طبقات نه تنها مانند يكديگر نيست بلكه در تقابل نيز بوده اند. حتي در حوزه ديني هم جريان فكري حوزه علميه نجف با حوزه علميه تهران متفاوت است.
مبارزات روحانيت سرآغاز جنبش ضد استعماري ايران بود
به گزارش خبرنگار مهر، محمد جواد صاحبي رئيس انجمن اديان مذاهب حوزه علميه قم در ادامه نشست صبح گفت : زمينه هاي مشروطيت، نخست بر بستر انديشه هاي ملي و ديني حاصل از روياروي قواي مهاجم روسيه تزاري با نيروهاي ميهني و مذهبي ايران اسلامي پديد آمد.
وي اظهار داشت : آشنايي با رويه صنعتي تمدن غرب و به ويژه تكنولوژي نظامي، نخبگان اين سرزمين را نسبت به واقعيت تلخ عقب افتادگي شرق از قافله تمدن به تأمل واداشت. اين تأمل و تأسف در گفتار فرمانده جنگ، نايب السلطنه عباس ميرزاي قاجار به ژوبر فرانسوي آشكار است.
رئيس انجمن اديان و مذاهب حوزه علميه قم تأكيد كرد : طبيعي بود كه مقابله با اسلحه هاي جديد، تهيه و آموزش سلاح هاي مشابه را گريز ناپذير مي كرد و اين واقيت نهادهاي آموزشي نو، اعزام دانشجو به خارج، دعوت از استادان خارجي به ميهن و ديپلماسي جديد را به دنبال داشت و بي ترديد بسيج نيروهاي مردمي را نيز ضروري كرد. البته در جذب توده ها نهاد سنتي روحانيت بيش از ديگران كارايي داشت.
صاحبي يادآور شد: مشروطه در حقيقت واكنشي ملي و ديني در برابر ظلم، استبداد، خودكامگي و عقب ماندگي بود كه به صورت وفاق بين الاذهاني پس از يك حادثه كوچك رخ داد. تمامي مردم ايران نسبت به مسائلي حساس شده بودند اما جرأت اظهار نظر نداشتند.
رئيس دبيرخانه دين پژوهان كشور افزود: نهضت مشروطيت به پيشوايي روحانيت در سه بخش مؤثر بود. نخست علماي نجف كه با اعلاميه ها مردم را تكليف و مشروطيت را حمايت مي كردند، دوم علماي تهران و در نهايت وعاظ پايتخت به ساير بلاد اين كشور نيز گسترش يافت و در پي آن مجاهدت هاي علمي و عملي در جهت تبيين و همسازگاري مشروطيت با ارزش هاي ملي و ديني به خلق ميراث فكري و فرهنگي و آثار جاودانه اي انجاميد.
رئيس انجمن اديان و مذاهب حوزه علميه قم خاطر نشان كرد: در كنار اين حركت و نهضت علمي و عملي كه از درون سنت ملي و مذهبي ما برخاست و درخت تناور و پربرگ و باري را به پا داشت علف هاي هرزي نيز روئيد كه بعضا از سوي مهاجران ايراني و مقيم قفقاز و سفارتخانه هاي خارجي آبياري مي شد.
دغدغه روحانيت در عصر مشروطه ديني كردن كشور بود
دكتر علي اكبر ولايتي ديگر سخنران نشست صبح در سخناني گفت : يكي از دغدغه هاي اساسي علما و رهبران عصر مشروطه تصويب لايحه نظارت مجتهدان طراز اول به منظور جلوگيري از تصويب قوانين مخالف شريعت بود.
وي خاطر نشان كرد: اين لايحه كه توسط آيت الله شيخ فضل الله نوري به مجلس ارائه شد حاكميت احكام اسلام بر نظام حقوقي و سياسي كشور را از طريق نظارت مجتهدان كه از اهداف و آرمان هاي نهضت عدالتخانه بود محقق مي كرد.
عضو شوراي عالي راهبردي روابط خارجي تأكيد كرد : اين لايحه به رغم مخالفت هاي غرب گرايان به عنوان اصل دوم متمم قانون اساسي به تصويب رسيد. مراجع و علماي نجف از جمله آيت الله آخوند خراساني و عبدالله مازندراني و ساير علما كه از رهبران فكري نهضت مشروطيت بودند آن را محافظ اسلاميت مجلس شوراي ملي قلمداد و نام اصل ابديه را بر آن گذاشتند. تصويب اين لايحه به منظور تلاش روحانيت براي ديني كردن كشور انجام شد.
وي اظهار داشت : انگيزه روحانيت در رويكرد نسبت به تحولات سياسي و اجتماعي كشور از زمان تأسيس سلسه صفويه و ايجاد كشوري با مذهب شيعه آغاز شد.
دكتر ولايتي تصريح كرد: علماي شيعي از تأسيس كشوري شيعه و مسلمان حمايت و حضور فعال خود را در زمان هاي مختلف در تاريخ كشور اعلام كردند.
وي اظهار داشت : به واسطه تأسيس حكومتي يكپارچه با مذهب تشيع در ايران علما وظيفه خود را در محافظت از مباني ديني مي دانستند. اما اختلاف نظرها از آنجا ايجاد شد كه عده اي به نام حقوق مردم در مقابل دين ايستادند.
دكتر ولايتي گفت : اگر برخورد علما را در خصوص مشروطيت و متمم طراز اول را ناديده و جدا از اين مسائل بگيريم بدون شك در تحليل هاي خود دچار مشكل مي شويم. از زمان مشروطيت تاكنون تمام كساني كه در خصوص تاريخ مشروطيت نوشته اند بر حضور علما در امر مشروطيت اذعان داشته اند.
مشروطه انديشه اي نوپديده براي رفع خمودگي فكري جامعه بود
به گزارش خبرنگار مهر غلامرضا جلالي عضو هيئت علمي گروه تاريخ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي سخنران پاياني نشست صبح همايش " جريانهاي فكري مشروطيت بود .
وي گفت : روشنفكران جامعه با ورود مشروطيت به دنبال اين بودند كه افكار جديد را وارد سيستم فكري ايران كنند تا خمودگي فكري جامعه را از بين برده و تحرك فكري جديدي ايجاد كنند.
جلالي اظهار داشت : ورود انديشه سياسي نوين در قالب مشروطيت ايران، چالش هاي سهمگيني را ميان علما به وجود آورد و آنان را دست كم به دو جريان مخالف هم سوق داد، اين دو جريان عليرغم خواستگاه و آرمان هاي چندگانه خود در برابر هم قرار گرفتند و چالش هاي تند و شكننده اي را پشت سر گذاشتند.
اين استاد دانشگاه خاطر نشان كرد: مناقشات علمي و سياسي اين دو جريان كه با نام هاي مشروطه و مشروعه معروف هستند فصل مهمي در تاريخ تحولات سياسي و فرهنگي جامعه ايران شمرده مي شود.
عضو هيئت علمي گروه تاريخ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي تأكيد كرد: در جستجوي بحثهاي مشروطه و مشروعه به خوبي مي توان پي برد كه بيشتر آثار و منابع تاريخي به معرفي انتقادات طرفداران مشروعه از مشروطيت پرداخته اند، اما در نطقه مقابل انتقادهاي مشروطه خواهان از طرفداران مشروعه به بوته فراموشي سپرده شده و كمتر معرفي و شناسانده شده اند .
نشست ظهر
ضعف دولت قاجار علت ناكامي مشروطه بود
در ادامه نشست همايش يك روزه جريانهاي فكري مشروطيت دكتر مهدي صلاح سخنراني كرد . به گزارش خبرنگار مهر ، عضو هيئت علمي دانشگاه سيستان و بلوچستان گفت : پيشگامان نوگرايي ايران به اين نتيجه رسيدند كه مفاهيم نوين بايد با مفاهيم ديني همراستا شوند تا از اين رهگذر علماي ديني بتوانند توده مردم را با خود همراه كنند . از سوي ديگر عده اي قانون گرايي را وارد ساختار فرهنگ سياسي ايران كردند.
دكتر صلاح يادآور شد: در اين ميان عده اي نيز بدون در نظر گرفتن ساختار سياسي ايران بدنبال وارد كردن همان الگوهاي غربي به جنبش مشروطيت بودند اين دسته آرمانگرايان سكولار بودند.
وي در ادامه به تبيين آراء سه تن از نخبگان مشروطه پرداخت و با اشاره به تفكرات ميرزا ملكم خان گفت : وي خواستار انتقال مفاهيم غربي عصر مشروطه و خواستار ورود قانونمداري به نظام سياسي ايران بود و اين امر از نامگذاري روزنامه وي با عنوان " قانون " مشهود بود. وي بر خلاف آخوندزاده با مذهب مردم مخالفت نداشت. ميرزا ملكم خان دليل عقب ماندگي جامعه ايران را فقدان قانون دانسته و نقش مهمي در برقراري ارتباط با علماي ديني بر عهده داشت.
دكتر صلاح با اشاره به آراء مستشار الدوله تبريزي كه توافق وي با ملكم درباره قانونمداري به وضوح مشاهده مي شود گفت : كتاب مستشار الدوله تحت عنوان "يك كلمه" نيز در باب قانون نوشته شده است. وي به نوعي انديشه هاي اسلامي را با سياست پيوند زد كه آزادي بيان را با امر به معروف و نهي از منكر بيان كرد.
وي تصريح كرد : در ميان اين نخبگان آخوندزاده مشروطه را با مفهوم غربي پيوند زد و نقدي بر كتاب "يك كلمه" مستشار الدوله نوشت و انتقادهاي ملكم خان را ناديده گرفت. انديشه هاي وي به نحوي از غرب تأثير گرفته كه اين امر را مي توان در تعريف وي از ناسيوناليسم مشاهده كرد .
آخرين متفكري كه دكتر صلاح در ميان متفكران عصر مشروطيت مورد بررسي قرار داد تالبوف بود. صلاح گفت : تالبوف سعي داشت در حوزه دين و سياست تمايز قائل شود. علي رغم آن كه فرد معتقدي بود مذهب را از جهان مادي جدا مي دانست و به كرات رژيم مشروطه انگلستان را مورد ستايش قرار داد.
در ادامه حجت الاسلام جعفريان نويسنده چند كتاب در عصر تاريخ ايران نيز طي مقاله اي كه با عنوان امكان يا امتناع تركيب مشروطه و مشروعه ارائه داد به توضيح و تبيين عبارت مشروطه و مشروعه پرداخت.
حجت الاسلام رسول جعفريان طي سخنراني خود اظهار داشت : يكي از وجوه اختلافات سياسي تركيب مشروطه و مشروعه در رساله هاي سياسي است.
وي گفت : عصر مشروطه مشروعه در اواخر سال 24 و اوايل 25 توسط شيخ فصل الله نوري مطرح شد تا افراطي ها محدود شوند و مشروطه شرقي به وجود آيد. استفاده شاه وقت از اين عبارت مشروطه مشروعه موجبات بدنامي آن را فراهم كرد. منظور از مشروطه مشروعه كه براي عموم مفهوم بود توجه مؤلفه هاي مشروطه به شرعيت بود اما حقيقت چيز ديگري بود و پرسش هاي مهمتري در اين رابطه مطرح شد.
در ادامه نشست ظهر دكتر زرگر نژاد و دكتر آباديان سخنراني كردند .
دكتر غلامحسين زرگرنژاد رئيس گروه تاريخ دانشگاه تهران در سخناني درباره نگاه آخوند خراساني اظهار داشت : از زمان صدور فرمان مشروطيت تا زمان به گلوله بستن مجلس مباحثاتي درباره ابعاد مختلف مشروطه از سوي دو جريان اصلي به وجود آمد. آخوند خراساني نگاهي مثبت به مشروطه داشت، نظامي كه مي تواند در دوران غيبت قدري از ستم جامعه بكاهد و بار رنج مردم را كاهش دهد، مجتهدين نمي توانستند نسبت به عدم اجراي عدالت بي تفاوت بمانند.
وي نگاه و مباني فكري خراساني در همراهي با مشروطه را در اعلاميه ها و نوشته هاي وي مورد بررسي قرار داد.
دكتر زرگر نژاد به چگونگي ايجاد عدل كه بنيان فكري آخوند خراساني را تشكيل مي دهد پرداخت و گفت: خراساني اشاره مي كند كه كشور زير يوغ استبداد قرار دارد و هيچ كس به داد مردم نمي رسد لازم است براي نجات مردم از چنگال گرگان خونخوار كاري كرد بايد براي نجات كشور از فقري كه استبداد آن را فراهم كرده كاري كرد. كشور به اجنبي وابسته است كالاهاي اجنبي در كشور افزايش يافته و اولياء كشور كاري در اين رابطه نمي كنند.
نويسنده رسائل عصر مشروطيت افزود : خراساني راه چاره را اصلاح متصديان تحصيل اتحاد دولت و ملت، ايجاد مدارس جديد براي تربيت ملت مي داند تا راه مشروطيت باز شود، وي مشروطيت را به وضوح تعريف مي كند.
زرگر نژاد با اشاره به تنش ميان مجلس و شاه گفت: محمد علي شاه به كرات وعده هاي خود را نقض و پس از آن بار ديگر حمايت خود را از مشروطه اعلام مي كند . در اين ميان آخوند خراساني مي گويد پيمان هاي شكسته شده ارزشي ندارد. پس از به گلوله بستن مجلس خراساني طي تلگرافي يك فتوا را ارائه مي دهد و مردم به دعوت وي برخاستند.
دكتر حسين آباديان نويسنده برنامه هاي تاريخ صداوسيما نيز در ادامه نشست ظهر سه دوره براي نهضت مشروطه قائل شد و گفت : در دوره اول انديشه هاي غربي مشاهده نمي شود.
وي افزود: از زمان اعاده مشروطيت جريان هاي سياسي منحصر به فردي فعاليت كردند كه در ميان آنها مي توان به سوسيال دموكرات ها اشاره كرد.
وي با اشاره به تفكرات سيد اردبيلي گفت : وي با تأسيس مجلس سنا كه از اصول قانون اساسي بود مخالفت مي كند. اردبيلي كه يك مجتهد بود بر نظارت 5 فقيه بر قوانين مجلس مخالفت داشت و به صورت كلي دين را از سياست جدا مي دانست. از سوي ديگر يزدي در پاسخ به اردبيلي در پاسخ به جدايي دين از سياست گفت قانون بايد سه شرط داشته باشد و استدلال مي كند قانونگذاري در هر كشوري بايد بر اساس شرايط و مقتضيات صورت گيرد.
نويسنده برنامه هاي تاريخ صدا و سيما تصريح كرد : روشنفكران ايران با آراء فيلسوفان غربي آشنا نبوده و تنها ظاهر جامعه غرب را ديده بودند. محور وحدت ملي در ايران مذهب و به ويژه شيعه است از اين رو يزدي در پاسخ به اردبيلي اظهار داشت نمي توان مذهب را از ايران جدا كرد چرا كه در آن صورت وحدت از بين مي رود.
آباديان گفت : شيخ حسين يزدي به طور كلي اعلام كرده مسائل مورد بحث اردبيلي و دموكرات ها موضوعيت نداشته و مناسب با مقتضيات ايران نيست.
نشست عصر
شناخت رهبران مشروطه بر شناخت جريان هاي فكري تقدم دارد
به گزارش خبرنگار مهر، سومين نشست همايش جريان هاي فكري مشروطيت عصر امروز با سخنراني دكتر محمد حسن رجبي آغاز به كار كرد .
وي گفت : مجموعه رويدادهاي سياسي و تحولات فكري را كه از 1323 آغاز و تا 23 جمادي الاول 1326 قمري كه به انحلال مشروطيت انجاميد، مي توان به سه مرحله نسبتا متمايز تقسيم كرد : مرحله اول، كه از زمان نخستين اعتراضات سياسي علماي تهران و برخي شهرهاي كشور به عملكرد دولت و دربار، شروع و تا صدور فرمان مشروطيت و تاسيس نظام مشروطه ادامه يافت.
دكتر رجبي افزود : خواست اصلي معترضان، رفع ظلم و تامين عدالت در جامعه از طريق ايجاد عدالتخانه در كشور بود. آنان ضمن پذيرش ساختار سياسي موجود، بر آن بودند تا با تدوين شرح وظايف ارگانهاي حكومتي، ضوابط را جايگزين سلايق شخصي در اداره حكومت نموده و از حقوق عمومي گروههاي مختلف جامعه حمايت نمايند . مفهوم و كاركرد عدالتخانه نيز تقريبا براي عموم طبقات مردم شناخته بود. الگوي آرماني مورد نظر ايشان نيز احتمالا حكومت كوتاه امير مومنان (ع) بود.
اين محقق تصريح كرد : مرحله دوم، كه با صدور فرمان مشروطه در 14 جمادي الثاني 1324 قمري آغاز و تا پايان تدوين متمم قانون اساسي ادامه يافت، ليبرال دموكرات هاي سكولار كه متشكل از ديوانسالاران، نخبگان و منورالفكران كشور كه غالبا متاثر از انديشه ها و آموزش هاي ماسوني ميرزا ملكم خان بودند - عملا رهبري نظام نوپاي مشروطه را در دست داشتند و از تاييد و حمايت مراجع و علماي مشروطه خواه برخوردار بودند. آنان درصدد بودند تا با تدوين قانون اساسي عرفي و برگرفته از قوانين اساسي رايج اروپايي، نظام سياسي عرفي مشابه نظام هاي رايج مشروطه اروپايي تاسيس كنند.
دكتر رجبي افزود : در مرحله سوم ، سوسيال دموكرات ها كه به براندازي و تغيير نظام سياسي و تبديل آن به جمهوري مي انديشيدند، به تخريب روابط فيمابين مجلس با دولت و دربار تبليغات مخالف عليه دربار و دولت و علماي سياسي خود دست زدند. آنها كه از آرمان ها و خط مشي هاي سياسي سوسيال - دموكرات هاي روسيه تبعيت مي كردند، درصدد ايجاد حكومتي ماركسيستي بودند، اما به دليل شرايط خاص سياسي، اجتماعي و فرهنگي كشور، ناگزير از ائتلاف با ليبرال دموكرات ها و طيفي از شخصيت هاي مذهبي ليبرال بودند.
در ادامه اين نشست حجت الاسلام روح الله حسينيان در سخناني با موضوع "نگرش بر آرمان و ايدئولوژي مشروطه" گفت : نهضت مشروطيت در ابتداي امر يك نهضت عدالت خواهانه بود كه به دنبال برقراري مجلس عدالت و تساوي حقوقي و قضايي بين آحاد مردم ايران بود.
وي به تبيين عملكرد شيخ فضل الله نوري در جريان نهضت مشروطيت پرداخت و گفت : شيخ فضل الله نوري كه خود از حمايت كنندگان نهضت و مهاجرين به قم بود، از دو جهت نسبت به مشروطه به ديده شك مي نگريست. يكي اين كه خاستگاه مشروطه را غرب و فرنگ مي دانست كه اصولا با فرهنگ مسلمانان تباين كلي داشت و ديگري معتقد بود كه حوزه قانونگذاري بايد مشخص شود.
در ادامه نشست عصر ، حجت الاسلام محمد صادق مزينان پژوهشگر تاريخ در سخنراني خود با موضوع "تمايزات در جريان ديني و غربگرا" گفت : در نهضت مشروطيت در مقاطع اوليه همه گروهها در شعار مشترك بودند . همه از ضرورت تحول، آزادي، نفي استبداد و لزوم ترقي كشور سخن مي گفتند ولي پس از پيروزي، به ويژه به هنگام تدوين قانون اساسي مشخص شد كه در ميان جريان اسلامگرا و غربگرا، تمايزهاي اساسي در اصل وجود دارد.
وي تصريح كرد : جريان غربگرا هر چند از عقب ماندگي كشور و لزوم ترقي و پيشرفت سخن مي گفتند اما رفع عقب ماندگي را در روي آوردن به غرب و فرهنگ و آداب غربي مي دانست.
محمد صادق مزيناني افزود: در برابر ان، جريان اسلامگرا و مشروطه خواه مذهبي، ترقي و تعالي كشور را در بازگشت به اسلام و ارزشهاي اسلامي مي دانست.
در ادامه اين همايش عبدالله شهبازي در سخنراني خود با موضوع "زندگي و زمانه شيخ ابراهيم زنجاني" گفت : گزارش هاي مختصري كه در منابع رجالي موجود از زندگي نامه شيخ ابراهيم زنجاني درج شده در برخي موارد نادقيق و نادرست است .
در ادامه مجري نشست عصر با اعلام اين كه سخنراني هاي اين نشست طولاني شده است خبر انصراف سخنراني دكتر باغستاني را به اطلاع حضار رساند و پس از آن سيد مصطفي تقوي استاد دانشگاه شهيد بهشتي در سخنراني خود با عنوان "رهبري فكري در مشروطيت" گفت : رهبري تحولات سياسي و اجتماعي، به ويژه در جوامع سنتي كه سنتها سلسله مراتب خاصي را در ساختار اجتماعي سامان داده و مانع از هر گونه حركت خود سرانه اجتماعي مي شوند يكي از مقوله هايي است كه درك درست آن براي شناخت جنبشها و تحولات از اهميت كليدي برخوردار است.
وي تصريح كرد : بدون شناسايي رهبري يك جريان نه تنها آن جريان به درستي شناخته نمي شود بلكه ممكن است واژگونه شناخته شود. در گفته ها و نوشته هاي تاريخي به طور فراوان از عبارت "رهبران مشروطه" استفاده مي شود، اما كمتر مشاهده شده كه اين مقوله به شيوه اي علمي تعريف و شناخته شود، حد و حدود كمي و كيفي آن روشن شود، و مصاديق آن معرفي شود.
تقوي در پايان يادآور شد : اينكه مشخص شود انقلاب مشروطيت چه ماهيتي داشت كه بتوان افراد متعدد با ماهيتهاي متضاد را به عنوان رهبران آن حساب آورد نكته ظريفي است كه بايد پژوهش هاي تاريخي به طور دقيق به آن پرداخته شود.
پس از سخنان تقوي ، نشست عصر امروز كه نشست پاياني همايش "جريان هاي فكري مشروطيت" با سخنراني اختتاميه حجت الاسلام جزايي به كار خود پايان داد .
نظر شما