به گزارش خبرنگار مهر، همایش «آوینی ما آوینی آنها» روز گذشته به همت بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی و پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزار شد. در این همایش بهروز افخمی، محمدحسین مهدویان و وحید یامین پور به ایراد سخنرانی پرداختند.
در ابتدای این جلسه بهروز افخمی در پاسخ به سوالی مبنی بر فرم و محتوا از منظر شهید آوینی اظهار داشت: بنده علاقه ای ندارم از الفاظ فرم و محتوا استفاده کنم و کار فیلم سازی را باید به صورت عملی آموخت و در مورد فرم و محتوا نظری ندارم.
مهدویان نیز در پاسخ به این سوال گفت: شهید آوینی در مقاله تکنیک در سینما که آخرین مقاله او در حوزه سینماست تلاش کرده تمییز دادن گذشته خود در مورد فرم و محتوا را اصلاح کند. باید گفت به این صورت نیست که فرم و محتوا قابل تفکیک باشد و سید مرتضی آوینی هم در نهایت در آخرین مقاله خود مسئله تفکیک فرم و محتوا را رد می کند.
یامین پور: تفکیک فرم و محتوا ابتذال ایجاد می کند
وحید یامین پور با اشاره به مقالات سینما مخاطب و سینما مردم و مقالات جلد ۳ آیینه جادو گفت: آوینی معتقد است که فرم و محتوا باید توأمان بجوشد که در غیر اینصورت ابتذال به وجود می آید. البته تکنیک مناسبی برای مضمون باید وجود داشته باشد، لذا اگر این اتفاق نیفتد به ابتذال کشیده می شود ولو اینکه آن مضمون، مضمون مقدسی باشد. تفکیک فرم و محتوا ذهنی و انتزاعی و غلط است و اگر کسی به صرف توجه به محتوا به فیلم سازی ورود کند به ابتذال کشیده می شود. تاکید خود شهید آوینی بر نگاه توامان فرم و مضمون بوده و شدیدترین انتقادات آوینی نیز از این زاویه بوده است و فیلم های هامون، مادر، نار و نی و مشق عشق را با همین نگاه نقد می کند.
افخمی: نظریه پردازی کمکی به ایجاد فیلم های خوب نکرده است
افخمی در ادامه با اشاره به اصطلاح میزانسن که در فیلم سازی رایج شده است، گفت: این واژه، واژه ای است که استفاده از آن و بحث در مورد آن دردی از ما دوا نمی کند و فرم و محتوا نیز برای کسانی است که می خواهند نظریه پردازی کنند و این نظریات کمکی به ایجاد فیلم های خوب نکرده است. اکنون به نظر من اولویت این است که به این سوال پاسخ دهیم که سیدمرتضی آوینی امروز به چه کار ما می آید؟ آیا جنبه نظری او به درد می خورد و یا فیلم هایی که ساخت و تاثیراتی که بر جای گذاشت؟
مهدویان: در دوره دانشجویی نظرات آوینی را خواندم
مهدویان در پاسخ به انتقادی مبنی بر اینکه در سینمای امروز معمولا بر محور یک مضمون فیلم ساخته می شود، گفت: روند فیلم سازی اینطور نیست که بر اساس یک مضمون بخواهیم آن را به یک اثر سینمایی تبدیل کنیم. این نگاهی است که سید مرتضی آوینی آن را مذموم می داند. اگر کارگردانی که سوار بر تکنیک است بخواهد مضمونی را ترجمه به فیلم کند، به این فیلم های مضمون زده امروز می رسیم. قبل از هر چیز فیلم ساز فیلم خود را در تخیل خود می بیند و سعی می کند آنچه درک کرده به مخاطب منتقل کند. لذا با المان های مشخص فرمیک نمی توان به فرم خوب رسید.
مهدویان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چه اثراتی از آوینی گرفته است گفت: من در دوره دانشجویی نظرات آقای آوینی را خواندم ولی آنچه در این دو فیلمی که ساختم به من کمک کرد سکانس غواص های فیلم شب عاشورایی و بطور کلی فیلم های روایت فتح بود. اینگونه نیست که فیلم سازی به لحاظ فنی خیلی پیچیده باشد. به نظر من بی پیرایگی و تلاش برای انتقال درست آن صحنه موضوعیت دارد. البته مقالات آوینی برای من جالب بود ولی اگر آن سکانس خاص از فیلم شب عاشورایی نبود من نمی توانستم دو فیلم خود را درست کنم.
یامین پور: شأن نظری آوینی در روایت فتح دیده می شود
یامین پور در واکنش به اظهارات مطرح شده عنوان کرد: نسبت روایت فتح به مقالات آوینی نسبت عرفان عملی به عرفان نظری است. ساختن یک فیلم خیاطی نیست بلکه خلق است. تمام آنچه آوینی آموخته در قالب روایت فتح تجلی پیدا می کند. در روایت فتح کاملا شان نظری آوینی دیده می شود و هیچ تعارضی بین مقالات سوره و روایت فتح نیست و آن مقالات به نوعی مکتوب روایت فتح است.
وی ادامه داد: آنچه ما را حیرت زده می کند این است که شما چگونه می توانید خودتان را به حقیقت فی نفسه نزدیک بکنید؟ آوینی می گوید سینمای سوبجکتیویستی سینمایی است که نزدیک به حقیقت نخواهد شد. نقد آوینی به هامون همین است که داریوش مهرجویی نمی تواند درکی از عرفان داشته باشد. بحث بر سر صرفاً تکنیک و یا مضمون نیست، بحث این است که یک کارگردان چقدر می تواند آنچه می خواهد بگوید را خود درک کند. سینما باید تلاش کند خود را به حقیقت نزدیک کند. سینما برای مخاطب عام است و در اختیار فیلم ساز نیست بلکه در اختیار حقیقت است و اگر کسی بخواهد از عرفان سخن بگوید باید به عرفان نزدیک شود. شهید باقری در فیلم آخرین روزهای زمستان شهید باقری ساخته و پرداخته ذهن آقای مهدویان نیست بخاطر همین توانسته موفق باشد.
افخمی: وجه عملی آوینی از وجه نظری او مهم تر است
در ادامه برنامه افخمی با بیان اینکه آوینی توانست آنچه در سینما متداول است را بر هم بزند، گفت: همه اصرار من این است که کاری که امروز می کنیم باید به درد سینمای امروز بخورد. وجه نظری سید مرتضی آوینی آنقدر اهمیت ندارد که بخش عملی او اهمیت دارد. وجه نظری او غالباً عکس العملی نسبت به تصور رایج از سینما و هنر و خرافات شایع درباره سینما و هنر بود که این خرافات توسط فضای روشن فکرانه تجدید و تشدید می شد و به راحتی هم می شد آن را نفی و انکار کرد.
وی ادامه داد: از نظریه پردازی تنها می توان نظریه پرداز شد و به کار عملی منتهی نمی شود. اگر احساس کردید که لازم است نظریه پرداز شوید در راستای نفی نظریه پردازی قدم بردارید. اگر نظریه پردازی خرافه وجود نداشت ما در آن دوران وارد نظریه پردازی نمی شدیم. کسی که می خواهد تغییراتی در این عالم ایجاد کند به تجربیات عملی روی می آورد. کار اصلی سیدمرتضی آوینی در فیلم سازی و در جبهه و در ارتباط با جنگ شکل گرفت.
یامین پور: اگر امثال آوینی نبودند فیلم سازهای غربی به بت دانشگاه های ما تبدیل می شدند
یامین پور در پاسخ به موضوعات مطرح شده عنوان کرد: هنر موهبتی است که هر کسی توفیق آن را ندارد و این روشن است که هر کس بیشتر در حوزه ای دانش داشته باشد لزوما هنرمند خوبی نمی شود و ضرورتا از داخل تئوری هنرمند بیرون نمی آید. اما برای هنر آموزش لازم است. آموزش انباشت تجربه هاست. در مورد یک هنر صنعت رسانه ای مانند سینما که در آن تکنیک وجود دارد به تجربه چند ده ساله نمی توان بی اعتنا بود که این تجربیات اکنون تبدیل به نظریه شده است. سینما عالم تئوری است و اگر بخواهد بالنده شود نیازمند تئوری است. منظور ما لفاظی نیست. اگر امثال آوینی نبودند فیلم سازهای غربی به بت دانشگاه های ما تبدیل می شدند لذا نمی توان این نقش را نادیده گرفت.
وی ادامه داد: باید گفت بیش از هفتاد درصد نوشته های آوینی در حوزه علوم انسانی و سیاست گذاری و فرهنگ و... است و سی درصد آن به هنر و ادبیات و سینما برمی گردد و باید به این هم توجه داشت.
افخمی: نظریه پردازی آوینی برای نفی نظریه های رایج بود
بهروز افخمی در واکنش به سخنان یامین پور گفت: آموزش به معنای دریافت تکنیک ربطی به نظریه پردازی ندارد. من سوال می کنم که نظریه پردازی به چه دردی می خورد؟ سیدمرتضی آوینی اگر وارد نظریه پردازی می شد برای نفی نظریه های رایج بود. کسی که می خواهد فلسفه را رد کند باید از ابزار آنها استفاده کند.
مهدویان در این خصوص گفت: من در دانشگاه کتابی مانند کتاب بازن در مورد واقع گرایی در سینما را خواندم که در این کتاب آمده است برای اینکه فیلم واقعی باشد باید پلان های بلند داشته باشد! مشخص است که این حرف درست نیست. تئوری از این جهت که بخواهیم راجع به فیلم حرف بزنیم به درد می خورد ولی واقعیت این است که مثلا واقع گرایی در فیلم با نظریات بازن به وجود نمی آید.
وحید یامین پور در ادامه اظهارات خود گفت: من می خواهم بدانم چرا آقای آوینی مثلا از فیلم عروس خوشش آمده و از آن تعریف می کند؟ تئوری، انباشت توضیحات و ادراکات و شعوری است که انسان به دست می آورد. منطقی که بر یک اظهار نظر حاکم است نظریه پردازی خواهد بود.
افخمی در مورد بحث های یامین پور اظهار داشت: بحث های مطرح شده ناظر به بحث تکنیکی است. تئوری یعنی ایدئولوژی. من می گویم وارد فلسفه بافی و ایدئولوژی نشوید. ایدئولوژی ها فیلم ها را نساخته اند.
در ادامه این همایش مهدویان در مورد تاثیرپذیری از آثار شهید آوینی گفت: وقتی من در دانشگاه نظریات آقای آوینی را خواندم با کسی مواجه شدم که احوال حاضر را نفی می کند و احساس مرا تایید می کند. واقعا از یک بندی رها شدم و سعی کردم مواجهه واقعی خود را با عالم هر فیلم پیدا کنم. لذا به این صورت به یک آزادگی رسیدم و ترس من از سینما ریخت.
افخمی نیز در پاسخ به این سوال که آثار آوینی چه اثری در فیلم های شما گذاشته است، گفت: کسانی که فیلم روز فرشته را دیده اند به یاد دارند که دوربین به سنگ قبر نزدیک می شود و داخل خاک می رود و بعد از عبور از خاک به دنیای دیگری وارد می شود که همه چیز وارونه است و درختان برعکس اند و آسمانش وارونه است. لذا این را مستقیما از نوشته های آوینی گرفتم که گفته بود مگر می شود از این خاک راهی به آسمان نباشد.
یامین پور با انتقاد از تنزل دادن تاثیر پذیری از آوینی به سطح یک سکانس خطاب به افخمی گفت: یکی از تاثیرات شما این بوده که شما از معدود سینماگرانی هستید که غرب را نقد می کنید.
افخمی ادامه داد: به آسانی نمی توان از چارچوب های منطقی بر اساس ایده های دلبخواهی خلاص شد. سید مرتضی در نفی نظریه، نظریه می گفت و در نفی فلسفه فلسفه می گفت. او سیطره تئوری بافی را شکست. کسی اگر در این خصوص احساس نیاز می کند این کار را انجام دهد.
یامین پور در رد سخنان افخمی گفت: شهید آوینی یکی از منتقدین نظام آموزشی هنر و سینما بود و معتقد بود از این درس ها هنرمند بیرون نمی آید و باید فلسفه جایگزین درس های حاضر شود. البته نه به معنای فلسه بافی. او منظور خود را از فلسفه سینما در مقاله ای بیان می کند. لذا مجموعه این یادداشت ها تئوری آوینی در حوزه سینماست و تلاش نظری او تئوری آوینی در سینمای ملی است و بر این اساس می گوید چرا فلان فیلم خوب است و دیگری بد است.
یامین پور: مرحوم مددپور در کتاب سینمای اشراقی نظریه آوینی را بسط می دهد
وی ادامه داد: مرحوم مددپور در کتاب سینمای اشراقی همین نظریه آوینی را بسط می دهد که اشراق در مقابل سوبجکتیویته را مطرح می کند. حقیقت را بلعیدن و حدیث نفس کارگردان را بصورت فیلم بیرون ریختن می شود سینمای جشنواره ای و سوبجکتیویته که اکنون شاهد آن هستیم. به لحاظ نظری آوینی بر طبق عرفان ابن عربی مسائل را می بیند و همه چیز را اینگونه ادراک می کند. او معتقد است قلب هنرمند مهبط فرشتگان است و مرتبه سینما را به این صورت بالا می برد. لذا خیلی ها در این تعریف نیستند. وقتی شأن هنر بالا برود، دست بقیه به این سطح نمی رسد.
یامین پور با اشاره به رویکردهای مختلف در جهان اسلام در مورد فلسفه گفت: در جهان اسلام کسانی به شدت فلسفه را نفی می کنند و برخی دیگر آن را تایید می کنند. در عالم معاصر مثلا آقای بروجردی اجازه نمی دادند که وجوهات صرف فلسفه شود. لذا این نظر آقای افخمی در همین چارچوب قابل ارزیابی است.
مهدویان: متون روایت فتح مهمترین کار آوینی است
مهدویان در پایان این همایش گفت: اگر متون و نوشته های آوینی را هم نداشتیم او همین جایگاه را داشت. چون چند سال از طریق روایت فتح با مردم سخن گفت و دامنه گسترده ای از مردم با او ارتباط برقرار کردند. رسالت ارزشمند آوینی برای فیلم سازی بود و به نظر من مهمترین ویژگی آوینی متونی است که برای روایت فتح گفته است. این متون منبع جوششی دارد و به نظر من مهمترین وجه آوینی است.
نظر شما