۱۹ دی ۱۳۹۷، ۹:۳۱

فیاض زاهد در گفت‌وگو با مهر:

ساختار اقتصادی دوره قاجار باعث شکل‌گیری انقلاب مشروطه شد

ساختار اقتصادی دوره قاجار باعث شکل‌گیری انقلاب مشروطه شد

فیاض زاهد می‌گوید که یک دلیل مهم رخ دادن انقلاب مشروطه در این است که ساختار اقتصادی ایران در دوران ناصری پاسخگوی مطالبات اجتماعی نبود.

به گزارش خبرنگار مهر، اهمیت تحولات ایران در دوران قاجار بر کسی پوشیده نیست و شاید پربیراه هم نباشد که سرمنشا بسیاری از شئون فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ایران امروز را نیز در دوران قاجار بدانیم. با این اوصاف اما به نظر می‌رسد که این دوران مهم به عنوان یک «مساله» برای ما مهم نبوده چرا که جای خالی پژوهش‌های مختلف با رویکردهای گوناگون از این دوران به شدت به چشم می‌آید.

به تازگی کتاب «جامعه و بازار در عصر ناصری: با نگاهی به اوضاع اجتماعی و اقتصادی در عصر قاجار» نوشته فیاض زاهد و هدی موسوی با شمارگان هزار نسخه، ۴۹۱ صفحه و بهای ۵۰ هزار تومان از سوی نشر تاریخ ایران روانه کتابفروشی‌ها شده است.

به مناسبت انتشار این کتاب با فیاض زاهد به گفت‌وگو نشستیم. زاهد دکترای تاریخ دارد و هم‌اکنون عضو هیات علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی است. از دیگر کتاب‌های منتشر شده او می‌توان به «عصر طلایی مطبوعات ایران»، «دولت و انقلاب»، «فلسفه تاریخ»، «منزلت آموزش» و... اشاره کرد.

دوران قاجار به دلایل گوناگون یکی از مهم‌ترین بزنگاه‌ها در تاریخ تمدن ایران زمین است. نخستین رویارویی ایران با مدرنتیه در این دوران اتفاق افتاد و البته ما رخداد شگرف انقلاب مشروطه را هم در این دوران داریم. با این اوصاف به نظر می‌رسد هنوز جای خاصی پژوهش‌های جامعه شناختی و همچنین رویکردهای دیگر از این دوران خالی است. تحلیل ساختار و مناسبات اقتصادی رویکرد شما در این پژوهش بوده است. درباره این رویکرد برای مخاطبان مهر توضیح دهید.

البته رویکرد ما به این دوران یک رویکرد سه‌گانه بوده است. مساله تحلیل تاریخ اجتماعی این دوره، تحلیل مناسبات اقتصادی و درک و تحلیل ساختار و مناسبات اجتماعی ایران در دوره ناصری از اهداف ما بوده است. ناصرالدین شاه در مهم‌ترین دوران قرن ۱۹ در ایران حکومت می‌کرد و در طی نیم قرن زمامداری با پدیده‌های دوران نوین آشنا شد.

در این دوران تحولات شگرفی در بازار جهانی، سیستم‌های نوین بانکداری، شیوه‌های جدید داد و ستد، روابط متفاوت با شمال و جنوب، آمدن تلگراف به ایران و... رخ داد. ما تحلیل مناسبات اقتصادی و اجتماعی را دنبال کردیم. مخاطب این کتاب هم ساختار مناسبات اجتماعی و سیاسی را درک خواهد کرد و هم به تحلیلی از بازار در آن دوران دست پیدا می‌کند. همچنین روابط و پیچیدگی‌های اقتصادی این دوران نیز شرح شده‌اند.

اقتصاد کشاورزی و شبه فئودالی ایران در آن دوره در نتیجه تغییرات بین المللی و ملی اساسا نیازمند بازبینی بود. انقلاب مشروطه به این دلیل رخ داد که اقتصاد دوره قاجار پاسخ مطالبات اجتماعی را نمی‌داد

ما در این مطالعه محدود ضمن تمرکز بر وضعیت بازار و مولفه‌های اقتصادی، شیوه معاش و داد و ستد اقتصادی، وضعیت آموزش و پرورش و نهادهای اجتماعی مرتبط، زنان و منزلت آنان، پول و مسائل اقتصادی مرتبط با آن، تجارت داخلی و خارجی، بیماری‌های واگیردار و... را نیز مورد بررسی قرار دادیم. علاوه بر آن ما قصد نشان دادن وضعیتی را داریم که اجداد ما در دوران قاجاریه با آن مواجه بودند. این رویکرد حتی به ما در درک بهتر نهضت‌ها و پویش‌های سیاسی، مذهبی و اجتماعی کمک می‌کند. مکانیزم‌های استعماری از این دوران وارد در اقتصاد ایران می‌شود. البته تمرکز پژوهش ما بر مساله بازار در دوران ناصری است و نشان خواهیم داد که نهاد بازار تا چه میزان تاثیر و کارآمدی بر مولفه‌های اجتماعی داشته است. قطعا دسته‌ای از تجار خارجی نیز با آوردن محصولات جدید سعی در پایه گذاری استعماری خاموش در کشور داشتند.

ساختار نظام تولید در این دوران چگونه بود؟ و رخدادی مانند انقلاب مشروطه چه تاثیری بر آن گذاشت؟

مهم‌ترین اتفاق آن دوران که پس از مرگ ناصرالدین شاه رخ داد، انقلاب مشروطه و بیداری ایرانیان است. میس آن لمبتون که پژوهشگر برجسته‌ای در تاریخ ایران است و کتاب‌های مهمی چون «مالک و زارع در ایران»، «انجمن‌های سری و انقلاب مشروطه ایران»، «ایران در دوره قاجار» و... را نوشته و البته در حوزه سیاست نیز تا سال‌ها نفر دوم سفارت انگلستان در ایران بود، اعتقاد داشت که تاریخ ایران را باید به دو دوره پیش و پس از انقلاب مشروطه تقسیم کرد. ببینید ساختار و مناسبات جامعه ایران با انقلاب مشروطه تغییرات مهمی پیدا کرد. اگر از این نظر به جریان نگاه کنید نظام تولیدی در ایران که بومی و درونی بود از اواسط دوران ناصرالدین شاهی دچار تغییر شد. ورود تجار روس و انگلیس، استقرار کمپانی هند شرقی و استفاده از موقعیت‌های جدید بین‌المللی شکل نوینی از اقتصاد سیاسی در ایران را شکل داد. در دوران پس از مشروطه هم کمپانی‌های بزرگ وارد ایران شدند. این جریان در ادامه به دوره رضاشاه می‌رسد که در این دوران کارخانجات نوین وارد ایران شده و مصنوعات جدیدی تولید می‌شوند که در نظام تولید پیش از آن سابقه نداشتند.

از توضیحات شما می‌توان این نتیجه را استخراج کرد که یک علل مهم در شکل گیری انقلاب مشروطه و بیداری ایرانیان، اقتصاد است. به عبارتی در این دوران اقتصاد به صورت یک «مساله» درآمده و به دنبال تاثیرگذاری آن است که تمایلات مشروطه خواهی در ایرانیان بیدار می‌شود؟

ببیید اقتصاد ایران در دوره ناصرالدین شاهی سه رکن دارد: کشاورزی، دامداری و تجارت در حال رشد. به طور منطقی روند اقتصادی آن دوره به انقلاب مشروطیت می‌انجامید.

اقتصاد کشاورزی و شبه فئودالی ایران در آن دوره در نتیجه تغییرات بین المللی و ملی اساسا نیازمند بازبینی بود. انقلاب مشروطه به این دلیل رخ داد که اقتصاد دوره قاجار پاسخ مطالبات اجتماعی را نمی‌داد. انقلاب‌ها هرچند شکل و رویه اجتماعی دارند اما علل اقتصادی در آنها مهم‌تر است. عده‌ای بسیاری از مردم تحت تاثیر تحلیل‌های غلط امروزه اعتقاد دارند که پیروزی انقلاب مردم در سال ۵۷ باعث شد تا اقتصاد مثلا پیشرفته و فوق‌العاده ایران نابود شود، اما واقعیت این است که ناکارآمدی عناصر اقتصادی دوران پهلوی عامل مهمی در راستای پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود. ناکارآمدی اقتصاد ملی در آن دوران، موضوع درآمدهای نفتی و سوءگیری نظام برنامه استراتژی‌های تحلیل بازار و چگونه تعامل با بورژوازی کمپرادور از مهم‌ترین دلایل شکل گیری انقلاب اسلامی ایران بود. منظور از بورژوازی کمپرادور، بورژوازی وابسته شکل گرفته است که از دل آن صنایع مونتاژی متکی به خارج پیش آمدند. مثلا اتومبیل پیکان حتی تا سال‌های آخر تولید هم برف‌پاکنش به شکل انگلیسی و بر اساس سبک رانندگی در انگلستان کار می‌کرد. البته فراموش نکنیم که صنعت مونتاژ در آن دوران بسیار پیشرفته بود و کیفیت پیکانی که خیامی تولید می‌کرد، بسیار بسیار بهتر از پیکانی بود که در دوران جمهوری اسلامی تولید می‌شد.

واقعیت این است که ناکارآمدی عناصر اقتصادی دوران پهلوی عامل مهمی در راستای پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود. ناکارآمدی اقتصاد ملی در آن دوران، موضوع درآمدهای نفتی و سوءگیری نظام برنامه استراتژی‌های تحلیل بازار و چگونه تعامل با بورژوازی کمپرادور از مهم‌ترین دلایل شکل گیری انقلاب اسلامی ایران بود

مساله استعمار و مکانیزم استعماری در نظام تولید ایران چگونه شکل گرفته است؟

در آن دوران در شکل و چگونگی تولید تغییرات عمده ایجاد شده بود. در دوران مشروطه نیاز آشنایی با محصولات و ابزارهای جدید پیش آمد. تجار آن دوران عمده وسایل و اقلام مصرفی ایرانیان را از خارج وارد می‌کردند. نفت مصرفی، چای، قند، شکر، چراغ، سماور و... در آن دوران از روسیه وارد می‌شد. از طرف انگلیسی‌ها نیز ما تجارت اقلام دیگر را داشتیم.

در آن دوران سر هارفورد جونز نماینده وزارت خارجه بریتانیا در ایران بود و سر جان ملکم نماینده نایب السلطنه هند و کمپانی هند شرقی. این دو در دوره مظفرالدین شاه باهم در رقابت اقتصادی هم بودند و در حضور شاه حتی در کار همدیگر موش می‌دواندند.

نوع نزدیک شدن و approach وزارت خارجه بریتانیا مدرن‌تر، بین‌المللی‌تر و به نوعی استعمار نو بود، اما رفتاری که نایب السلطنه هند شرقی دنبال می‌کرد، روشی عقب مانده و سنتی بود. به عبارتی کمپانی هند شرقی روش تاراج مستقیم را در برنامه استعماری خود داشت.

نکته دیگر مساله امتیازات است. ما همیشه به امتیازات یکسویه نگریسته‌ایم. بارها این جملات را خوانده‌ایم که پادشاهان قاجار به ویژه فتحعلی شاه به خاطر دختران سیاه چشم سرزمین‌های متعلق به ایران را از دست داده و به استعمار واگذار کرده‌اند. این سطح از احمق پنداشتن شاهان قاجار یکی از ملعبه‌های تاریخ نویسان دوران پهلوی است.

دلواپسان در آن دوران هم بودند و آنقدر رجز خواندند که سر کافر روس را برای شاه می‌آورند که جنگ شروع شد و ارتش روسیه تا تهران پیشروی کرد و اگر استراتژی انگلیس برای متوقف کردن روسیه در پشت رود ارس نبود، قطعا امروزه قزوین هم در تصرف روسیه بود

یکی از مهم‌ترین دلایل شکست ایرانیان در مقابل استعمار روس در دوران فتحعلیشاه ضعف اقتصادی مهم ایران است...

اقتصاد ایران قدرت برابری با اقتصاد روسیه را نداشت. در دوران جنگ دوم ایران و روس وقتی فتحعلیشاه از بزرگان از جمله قائم مقام فراهانی که طرفدار عباس میرزا بود، برای مشورت درباره شروع جنگ‌ها دعوت کرد. قائم مقام از او پرسید که میزان مالیات ممالک محروسه ایران چقدر است؟ فتحعلی شاه در پاسخ گفت: ۶ کرور. قائم مقام در ادامه درباره مالیات ممالک محروسه روسیه پرسید که شاه جواب داد: ۶۰۰ کرور. قائم مقام فراهانی گفت همین می‌دانم که جنگ ۶ با ۶۰۰ خلاف عقل است. فتحعلی شاه هم به همین دلیل میرزا قائم مقام فراهانی را به خراسان تبعید کرد. در این تبعید بود که آن نامه مشهور را به عباس میرزا نوشت.

دلواپسان در آن دوران هم بودند و آنقدر رجز خواندند که سر کافر روس را برای شاه می‌آورند که جنگ شروع شد و ارتش روسیه تا تهران پیشروی کرد و اگر استراتژی انگلیس برای متوقف کردن روسیه در پشت رود ارس نبود، قطعا امروزه قزوین هم در تصرف روسیه بود. امروزه هم باید دقت کنیم که هر شعار افراطی و رادیکال و رجزخوانی هماوردطلبانه اگر در انطباق با ظرف و مظروف نباشد ضربات جبران ناپذیری به اقتصاد ایران وارد می‌کند.

کد خبر 4507751

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha