به گزارش خبرنگار مهر، رمان «من فقط دو نفر را کشتهام» نوشته هادی خورشاهیان قرار است در آینده نزدیک توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شود.
هادی خورشاهیان هم در حوزه ادبیات کودک و نوجوان و هم بزرگسال فعالیت کرده و رمانهای مختلفی در کارنامه دارد. شخصیت اصلی رمان «من فقط دو نفر را کشتهام» در اوج گرفتاریهای خانوادگی و کشاکش شکایت شاکیان یک پرونده کلاهبرداری، به اتهام قتل بازداشت میشود. او در ادامه داستان، در اولین فرصت نگهبان بازداشتگاه را مجروح میکند و از کلانتری فرار میکند و پس از فرار، درگیر ماجرای قتل دیگری میشود.
اینشخصیت پس از مدت کوتاهی که با افراد خلافکار همخانه شده، دچار ترس و هراس از کشته شدن در خانه را تجربه میکند. آنخانه حالا برایش زندانی دیگر شده است. در نتیجه از آن خانه وحشتناک نیز فرار میکند و باز خود را میانه یک ماجرای دیگر میبیند. اینماجرا چیزی شبیه به قاچاق اسلحه یا عتیقه است. شخصیت اصلی داستان جدید خورشاهیان از این معرکه هم جان سالم به در میبرد اما نزدیک مرز آبی ایران و پاکستان به دام میافتد و وقتی به زندان منتقل میشود، قتل دیگری هم به گردنش میافتد. اضافهشدن جرم امنیتی به پرونده این فرد، اتفاق دیگری است که در ادامه داستان به حوادث اینرمان افزوده میشود...
رمان «من فقط دو نفر را کشتهام» در ۴۰ فصل نوشته شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
کاظم با تعجب نگاهم کرد. انگار واقعا انتظارش را نداشت اینطور با او حرف بزنم. خودم هم از خودم چنین انتظاری نداشتم و خیلی تعجب کردم از اینطور حرف زدنم، ولی به خودم حق دادم چون میدانستم چقدر تحت فشارم. با شرمندگی گفتم: «شرمنده آقا کاظم، ولی اگه قاتل پیدا شده باشه که همون اول بهم میگن و من چیزی نمیگم که اسمش منحرفکردن مسیر پرونده باشه.»
کاظم گفت: «تو کار حزبی نکردهای نمیدونی بچه. ماجرای معامله عتیقه با کوروش رو چطور ماستمالی میکنی؟ تازه شایدم عتیقه نبوده و اسلحه بوده. شایدم خبر انرژی هستهای بوده. یه ماه زندگی تو خونه رسول و ماجرای تریاکا رو چطور راست و ریس میکنی؟ همخونه بودن با منو چهکار میکنی؟ رامین، الحمدالله جرمت یکی دوتا نیست که. سر تا پا جرمی.»
نگاهش کردم و گفتم: «تو فکر کردهای من چیام کاظم؟ تو سیاسی نیستی. داداشت اعدام نشده. زنت تو درگیری کشته نشده. بچهت آمریکا نیست. نسیم خواهرزنت نیست. چپ نیستی.»
کاظم هاج و واج نگاهم میکرد. با بیرحمی تمام گفتم: «تو اصلا بچهدار نمیشی، واسه همین زنت ولت کرده سی سال پیش. یه مدت آسایشگاه روانی بستری بودهای. این خونه و اون ویلا هم مال تو با دوستت نیست. ویلا رو کرایه کرده بودی و این خونه هم مال یکیه که آمریکاست و تو از خونهش مراقبت میکنی.»
کاظم وا رفت. انتظار شنیدن این حرفها را نداشت. با صدایی که بهزور شنیده میشد گفت: «تو کی فرصت کردی اینا رو از نسیم بپرسی؟»
اینکتاب با ۲۳۱ صفحه، شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۲۸ هزار تومان منتشر خواهد شد.
نظر شما