یادداشتی از عبدالله صلواتی؛

ما با سردار وداع نکردیم بلکه سلامی دوباره کردیم

ما با سردار وداع نکردیم بلکه سلامی دوباره کردیم

ما در ۱۶ دی ۹۸ در تهران با سردار مقاومت وداع نکردیم، بلکه سلامی دوباره کردیم چون او مدتهاست در دل ما نشسته و با شهادتش ما را زنده‌تر و خویش را در ما ماندگارتر کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، عبدالله صلواتی معاون فرهنگی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در یادداشتی به مناسبت شهادت و تشییع سردار بزرگ اسلام حاج قاسم سلیمانی در تهران نوشته است که در ادامه از نظر شما می‌گذرد:

انا لله واناالیه راجعون. مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَی نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا ﴿احزاب/۲۳﴾

وقتی به حاج قاسم نگاه می‌کردی حس می‌کردی او مرگ را در خود میرانده است و از قله شخصیت متین و مقتدرش، نور شجاعت و اخلاص و صداقت بود که ساطع می‌شد. او از جانش گذشت تا ما از جانان نگذریم تا از تفکر و پژوهش نگذریم تا ما در امنیت کامل به سر بریم تا ایران از آبادانی و سرافرازی باز نماند.

او ندای حسین (علیه السلام) را در ۶۱ هجری شنیده است و به حکم "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" کربلایی دیگر آفرید و در آن، صادقانه و مخلصانه مجاهده کرد تا به سالار شهیدان پیوست. او به حسین علیه السلام اقتدا کرد و چون حضرت عباس دستش جدا شد و جانش تقدیم.

گویا سنت تاریخ چنین است که بهترین آدم‌ها از سوی شقی‌ترین آدم‌ها به شهادت می‌رسند و امروز یکی از عزیزترین مجاهد در راه خدا با دستور مستقیم ترامپ به دیدار الهی شتافت.

سردار سلیمانی در قلب ما ایرانی هاست و سلیمانی در قلب را کسی نمی‌تواند ترور کند او زنده است تا زمانی که ایرانی زنده است و نفس می‌کشد.

این سردار بزرگ اسلام به تعداد دوستدارانش در سراسر جهان اسلام بازتولید و تکثیر شده است. چراکه خدا مهر او را در دل‌ها قرار داد و شعله این مهر با ترور ناجوانمردانه و وحشیانه خاموش نمی‌شود بلکه پرفروغ تر از گذشته باقی می‌ماند. بی تردید بی خردان باید بدانند خون سردار سلیمانی و انگشت سلیمانی او، پس از شهادت، قدرتمندتر از گذشته مظهر اسم المنتقم حق می‌شود و راهش و نگاهش پرصلابت تر از گذشته ادامه خواهد داشت.

دشمنان ایران و قاتلان جلاد سردار سلیمانی بدانند که سردار سلیمانی، یک شخص نبود یک سنت بود و ریشه‌های این سنت ریشه در کربلای ۶۱ هجری دارد و این سنت هیچ گاه قابل ترور و محو شدن نیست. تا سنت حسینی هست سلیمانی و سلیمانی‌ها زنده و جاودان هستند.

وداع با سردار یا سلامی دوباره به او؟

امروز چو قطره به سیل بنیان برافکن مردم تهران در تشییع پیکر مطهر سردار دل‌ها، حاج قاسم سلیمانی پیوستم. گویی قیامت تمام قد قیام کرده.. در این نوشته می‌خواهم تحلیل خود را با شما در میان بگذارم تحلیلی از منظر فلسفه:

در این تحلیل نمی‌خواهم همانند برخی جامعه شناسان خیره به جلو شوم و قصد ندارم بسان تحلیل‌های پیچیده و دور از واقع، صرفاً به پشت سر نگاه کنم و جلوی پای خویش را نبینم. تلاش می‌کنم هم روبروی خود را ببینم و هم اطراف را و هم پرتوافکنی‌های پشت سر را.

ذهن سرشار و تربیت یافته زیبایی‌ها را می بیند و پیش از خود، دیگری را. دختر سردار سلیمانی را با ذهنی سرشار یافتم. او در مراسم امروز سخن گفت و در جهان کلماتش جز دگرخواهی، جز صلابت، جز ایمان و جز شجاعت چیزی ندیدم. او داغ بزرگترین و عزیزترین سردار را در دل داشت اما در سخنانش، رایحه آرامش و شکوه ایران به مشام می‌رسید و این خود حاکی از بزرگی سردار دلهاست، زیرا حکماً گفته اند "اثر هر کس نمودار دارایی اوست" و دختر سردار سلیمانی، اثر اوست و حاکی از دارایی معنوی پدر و شکوه او.

مردم را دیدم که از هر طیف و طایفه آمده بودند. شعارهایی که می‌دادند در بسیاری از مواضع، شعارها خودجوش بود و غالباً سامان نیافته. اما جهت شعارها با همه تکثرش، واحد بود و وحدت و یکپارچگی مردم را فریاد می‌زد. سردار سلیمانی آن چنان برایشان بزرگ بود که نه سرمای زمستان را احساس می‌کردند و نه دوری راه و فشار جمعیت را.

مجاهدت‌های سردار دل‌ها، آن چنان باشکوه و ناب بود که مردم نتوانستند در خانه‌ها بمانند پیر و جوان آمدند تشییع پیکر مطهر سلیمانی بزرگ. مادران، کودکان شیرخوارشان را آورده بودند تا تجربه این روز بزرگ را از دست ندهند و خون غیرت ایرانی در رگ‌هایشان به وقت اسطوره وقت و به مدد تپش محبت سردار در تار و پود وجودشان جریان یابد.

در نظریه‌ای که پیشتر مطرح کردم از خود امتدادیافته سخن گفتم. امروز تجلی این خود امتداد یافته را در تشییع پیکر مطهر سردار سلیمانی دیدم. در نظریه خود امتدادیافته، ما به مدد ابزارها، جریان‌ها، و شخصیت‌ها توانمندتر شده و آنچه خود نابالغ ما قادر به انجامش نبود خود امتدادیافته با قدرت انجام می‌دهد.

ابزار، جریان‌ها، و شخصیت‌ها در خود پیش از امتداد جذب می‌شوند و او را ممتد می‌کنند و از این طریق او را توانمند می‌سازند. برای جذب شخصیت هم پیش شرط‌هایی وجود دارد پیش شرط‌هایی همانند صداقت، تواضع، اخلاص، و عدالت و اعتدال و بالاخره فانی شدن از خود، و نیازمند زمینه‌هایی است همانند دگرگروی که قله آن، شهادت است و هرچه دامنه این ویژگی‌ها بیشتر و خلوص آن فزونتر باشد جذب شدگی بیشتر اتفاق می‌افتد و اینهمه را سردار سلیمانی در اوج داشت به همین دلیل به نحو حداکثری جذب دل‌ها شد و شد پاره تن تک تک ما و ما با او امتداد یافتیم و بالیدم.

و به برکت این امتدادیافتگی و بالیدن و جهت شکر این نعمت، بی تاب و پر حرارت از خانه بیرون زدیم تا به تشییع عزیزترین سردار رویم.

در واقع، دشمنان ایران و قاتلان جلاد سردار سلیمانی، فیزیک و ملک او را از ما گرفتند اما غافل از اینکه با این کار ملکوت او را بی پایان در اختیار ما گذاشتند و او را با شهادتش به آرزویش رساندند و ما را با شهادتش، زنده‌تر و امتدادیافته تر و قدرتمندتر ساختند و به مدد همین امتدادیافتگی و تعالی و بالندگی، همگی مظهر اسم المنتقم خواهیم شد.

بنابر نظریه خودامتدادیافته بنده، و تحقق پیش شرط‌ها و زمینه‌های ان، با شهادت سردار سلیمانی، سلیمانی های متکثر روییدند و می رویند چراکه سلیمانی جزو وجود دوستدارانش شده و محبانش تمایزی بین خود و سردار سلیمانی نمی‌یابند و این می‌تواند تفسیر انفسی این کریمه (=إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا) (۹۶/ مریم) باشد و گفت آدمی با این محبتی که خدا در دل‌ها قرار می‌دهد به حکم اصل فلسفی اتحاد عاقل و معقول، همان شخصیتی می‌شود که او را دوست دارد و بدو محبت می ورزد. پس بدخواهان ایران بدانند ما همه سلیمانی هستیم.

و بنابر همین نظریه، ما در ۱۶ دی ۹۸ در تهران با سردار مقاومت وداع نکردیم، بلکه سلامی دوباره کردیم چون او مدتهاست در دل ما نشسته و با شهادتش، زنده‌تر شد و ما را هم بزرگ‌تر و زنده‌تر ساخت و خویش را در ما ماندگارتر کرد.

کد خبر 4818491

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha