خبرگزاری مهر - گروه دین و آئین: زیارت عاشورا با مجموع درسهای عقیدتی، سیاسی، فکری و انزجار از دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت، در حکم محک و معیاری است که سَره را از ناسره جدا میکند. زیارت عاشورا مجموعهای از درسهایی است که هر کدام از آن ارزشهایی را ارائه میدهد و سر فصلهای غیر قابل تردیدی را فرا راه انسان میگشاید و میتواند آدمی را در پیمودن راه راست و رسیدن به حقیقت راسخ و استوار نماید. زیارت عاشورا خود منشوری است که از هر جهت نوری از آن جلوهگر است چرا که این صحیفه بهانهای است برای بیان مختصر امّا کامل از اسلام شناسی، معرفتشناسی، امام شناسی، جامعه شناسی و انسان شناسی. در این ایام میطلبد اندیشمندان به مدد اعتقادات راستین و فضیلت مدار مؤمنان بیایند و با تبیین صحیح اعتقادات اسلامی مردم را با عشق و معرفت بیشتر نسبت به ساحت مقدس پیامبر اعظم (ص) و اهل بیت (ع) آشنا کنند.
این زیارتنامه توسط امام باقر (ع) به شیعیان تعلیم داده شده است و صرفاً یک زیارتنامه جهت عرض ادب ظاهری به محضر امام حسین (ع) و یاران ایشان نیست و معانی عمیقی در آن نهفته است.
بر همین اساس حجت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر علم الهدی استاد حوزه علمیه تهران از رهگذر شرح و تفسیر زیارت عاشورا، زوایای پنهانی که در این زیارت نامه قدسی نهفته است را مطرح و مطالب آن تقدیم مخاطبان میشود. قسمتهای پیشین این تفسیر را میتوانید در اینجا بخوانید. آنچه در ادامه میخوانید قسمت شانزدهم تفسیر زیارت عاشورا است:
ششمین ملعونی که در زیارت عاشورا از آن نام برده شده ابن مرجانه است، ابن مرجانه همان ابن زیاد است، اینکه او را به نام مادرش نامگذاری میکنند به این خاطر است که مشخص نیست پدرش چه کسی است، در میان عربها مرسوم است کسی که مادری بدکاره داشته و حرامزاده باشد را به نام مادرش میخوانند.
اولین جنایتی که ابن زیاد در واقعه عاشورا مرتکب شد قتل جناب مسلم بن عقیل و پس از آن قتل جناب هانی بن عروة است، ابن زیاد با فریب و ترفند از بصره به کوفه آمد و از عمق جهل و نادانی مردم استفاده کرد، وارد کوفه شد به دارالاماره رفت و تمام کارکنان دارالاماره از جمله حاکم کوفه را فرا خواند و حکم حکومتی خود را برای آنها اظهار کرد.
ابن زیاد کسی است که عمرسعد را با وعده حاکمیت ملک ری و مردم کوفه را با وعده پرداخت فوق العادههای جنگی فریفت و سپاه بزرگی برای عمرسعد تشکیل داد.
ابن زیاد اولین کسی است که دستور بستن آب بر روی خاندان امام حسین (ع) را داد، در حقیقت جنگ روز عاشورا تحت نظر او رخ داده و بسیاری از زمینههای جنگ را ابن زیاد فراهم کرده است.
در قیام جناب مختار، ابن زیاد به دست ابراهیم بن اشتر به درک واصل شد، ابراهیم فرزند مالک اشتر است، او در قیام مختار نقش بسیار تعیین کنندهای داشت، وقتی سر ابن زیاد را برای مختار بردند جناب مختار مشغول خوردن غذا بود، سر را که جلوی مختار گذاشتند مار سفیدی بارها وارد بینی ابن زیاد شده و از گوشش خارج میشد، مختار با دیدن این صحنه کفش خود را به صورت ابن زیاد پرتاب کرد.
سر ابن زیاد توسط محمد بن حنفیه برای امام سجاد (ع) در شهر مدینه فرستاده شد، در حالی که امام سجاد (ع) نیز مشغول صرف غذا بودند، وقتی سر را در مقابل حضرت گذاشتند امام فرمودند آن روزی که ما اسرا را بر عبیدالله بن زیاد وارد کردند سر پدرم را مقابل ما گذاشتند و خودشان مشغول غذا خوردن بودند من از خداوند خواستم که جان مرا نگیرد تا اینکه در حالی که مشغول خوردن غذا هستم سر ابن زیاد را در مقابلم قرار بدهند، سپس امام سجاد (ع) شکرگزاری کردند.
امام صادق (ع) فرمودند: هیچ زنی از بانوان اهل بیت موی سرش را خضاب نکرد، روغن به سر نمالید و آرایش ننمود تا وقتی که سر عبیدالله بن زیاد را بر ما وارد کردند.
در روایت دیگری ابن قولویه در کتاب کامل الزیارات نقل میکند بعد از واقعه عاشورا تا پنج سال کسی ندید از مطبخ خانه هاشمیون دودی به علامت پخت غذا بلند شود، اما بعد از به درک واصل شدن عبیدالله بن زیاد این ماجرا تمام شد و هاشمیون توانستند به مطبخ رفته و برای خود غذایی تهیه کنند.
در زیارت عاشورا علاوه بر ملعونینی که نام آنها برده شده گروههایی مانند آل ابی سفیان، آل زیاد، آل مروان و آل بنی امیه نیز به صورت خانوادگی مورد لعن و نفرین قرار گرفتند، اینکه منظور از آل چه کسانی هستند و لعن خانوادگی چه معنایی دارد بحث دیگری است.
نظر شما