به گزارش خبرگزاری مهر، در نهمین قسمت از برنامه تلویزیونی سوره موضوع «مطالعات عزاداری؛ از آسیب شناسی تا آسیبرسانی» با حضور علیرضا شجاعی زند استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس مورد بررسی قرار گرفت.
شجاعی زند در ابتدای برنامه در پاسخ به این سوال که تحلیل یک جامعه شناس از پدیده عزاداری چگونه است گفت: برای یک جامعه شناس پدیده عزاداری یک پدیده بسیار جدی و مهم است چون برای یک جامعه شناس هر امری که جمعیت کثیری از انسان ها را دور هم جمع کند قابل مطالعه است. به عقیده من جامعه شناسی در این زمینه کوتاهی کرده و حق مطلب را ادا نکرده است. یعنی وقتی به ابعاد و گستردگی یک پدیده نظر میکنیم به نظر می رسد کارهای بیشتری باید رخ میداده که این اتفاق نیفتاده است.
وی در خصوص آسیب شناسی، آسیب شناسی عزاداری توضیح داد: اساساً آسیب شناسی وقتی موضوعیت پیدا میکند که برای آن پدیده صورت مطلوبی قائل باشید چه یک مورخ باشد چه یک فیلسوف. کسانی که به آسیب شناسی پدیده عزاداری پرداختند صرف نظر از اینکه صورت مطوب را ارائه داده باشند یا خیر در پس زمینه ذهنیشان صورت ذهنی را داشتند.
دیانی دراینجا از شجاعی زند پرسید که منظورتان از صورت مطلوب چیست؟
این استاد دانشگاه پاسخ داد: صورت مطلوب از نوع عزاداری یا از نوع جامعه فرق نمیکند. جامعه شناس یا برحسب درکی که از پدیده جمعی مثل از عزاداری وجود دارد این کار را میکند یا اثر عزاداری ها را در راستای جامعه مطلوب مورد مطالعه قرار میدهد و آسیب شناسی میکند. اکثراً هم نگاه جامعه شناسان، نگاه کارکردی است یعنی به پیامدها و تبعات یک پدیده و پیوندی که با اجزای دیگر اجتماع برقرا میکند میپردازند.
دیانی پرسید عزاداری برای یک جامعه چه کارکردی دارد و چگونه این کارکرد میتواند مثبت یا منفی تلقی شود؟
میهمان برنامه پاسخ داد: جامعه شناس نمی تواند برای ارائه یک صورت مطلوب و تصویر آسیب شناسانه از آن صرف نظر از جامعه وارد چنین بحث هایی شود. در آسیب شناسی پدیده های جمعی که عزاداری یکی از آنهاست یا با ملاک های مربوط به جامعه ایده آل به آسیب شناسی می پردازد و یا با ملاک های خاص همان پدیده. بنابراین از بحث های جامعه شناس باید صورت متعالی استخراج شود. متاسفانه ادبیات جامعه شناسی ما خیلی در باب مطالعات پیرامون پدیده عزاداری غنی نیست، بنابراین نمی توانیم به دسته بندی راجع به آنها و آسیب شناسی هایشان برسیم.
وی ادامه داد: ما اگر درک، تحلیل و دسته بندی از آسیب شناسی های انجام شده راجع به عزاداری ها داشته باشیم به تدریج میتوان جایگاه مناسب را برای آسیب شناسی کشف کرد. درچنین وضعیتی جامعه شناسان هم می توانند موقعیت خودشان را در دسته بندی پیدا میکنند. می شود در یک نگاه کلی آسیب شناسی هایی که پیرامون عزاداری ها و هئیات شکل گرفته را در سه دسته از هم تفکیک کرد؛ دسته اول رقبای دینی ما محسوب می شوند حالا یا رقبای مذهبی اند یا رقبای ایدئولوژیک ولی بهرحال درباره عزاداری سخن گفتند. دسته دیگر آسیب شناسی ها توسط کسانی صورت گرفته که در یک موضع گیری سیاسی در مقابل جمهوری اسلامی صورت گرفته در این آسیب شناسی ها مسئله عزاداری وهیئات نیست بلکه مسئله امکانی است که در اختیار جمهوری اسلامی قرار گرفته است. دسته سوم هم آسیب شناسی درون دینی است که خودش دو دسته است؛ یک دسته کسانی هستند که اساساً با اصل عزاداری میانه ای ندارند و دسته دوم کسانی اند که نسبت به کج روی و انحرافات مجالس نقد دارند و معترض هستند اینها برخلاف دسته اول اصل عزاداری را قبول دارند منتها به شکل برگزاری آن نقد دارند و معترضند. عنوان آسیب شناسی بیشتر به این دسته اطلاق میشود که یک صورت مطلوب از عزاداری در نظر است و هرچقدر از این صورت دور شویم، آسیب بیشتر میشود. به غیر از اینگونه آخر که معنای واقعی آسیب شناسی می دهد بقیه دسته هایی که گفتم بیشتر مخالفت و آسیب شناس هایشان مرامی است.
دیانی سپس پرسید که جمهوری اسلامی ایران با چه عزاداری نسبت دارد و آن را ترویج میکند؟
شجاعی زند گفت: گفتمان جمهوری اسلامی ایران یکسری معرف هایی دارد که برای پدیده عزاداری دو معرف دارد؛ دینداری عقل گرایانه و دینگرایی سیاسی. براساس باورهای دینی عقل برای انسان یک فضیلت است واگر عقل از انسان گرفته شود دیگر مورد خطاب پروردگار قرار نمیگیرد. عقل برای انسان، مبنای پذیرش دینی است و اگر نباشد دین موضوعیت پیدا نمیکند.
این جامعه شناس کشورمان در ادامه بیان کرد: عقلانیت به این معنی نیست که پدیده عزاداری در چارچوب های علم و فلسفه قرار بگیرد، عقلانی بودن یعنی به اقتضائات آن توجه شود. عقلانی بودن یک پدیده به تلقی ما از آن پدیده برمیگردد و اینکه تلقی ما چقدر درست است. دین آمده تا به انسان ها توصیه ر ستگاری و تلاش در راستای تحقق ویژگی های وجودی را بکند و نحوه زیست را بیاموزد. این نحوه زیست و زندگی اقتضائاتی را دارد وباید زمینه ها و بستر این نوع زندگی و حرکت فراهم شود. کدام بخش از ارکان زندگی های امروزی میتواند سامان بخشی اجتماعی کند؟ بخش سیاسی و قدرت. اغلب کسانی که معترضین هیات ومراسم عزاداری هستند، کسانی اند که واقعاً در پذیرش دین سیاسی تردیدهایی کردند. سیاست را میپذیرند و سیاست را یک امر ضروری برای حیات اجتماعی می دانند اما معتقدند که سیاست را باید خارج از چارچوب های دین تبیین کرد.
استاد جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس تصریح کرد: آن دسته ای از افراد که با هیات و عزاداری ها مخالفند چون با جمهوری اسلامی مخالفند با هیاتی مخالفند که همسو با جمهوری اسلامی است و معتقدند اینها هیاتهای تصنعی و ساختگی هستند. این غیرجامعه شناسانه ترین حرفی است که می توان از زبان یک تحلیلگر یا جامعه شناس شنید چون حقیقت ندارد و مبتنی بر یک واقعیت است چون پدیده هیئت به لحاظ تاریخی سابقه ای طولانی تر از جمهوری اسلامی دارد در حالیکه جمهوری اسلامی ایران به معنای یک دستگاه اداره کننده و واجد قدرت یک پدیده جدید است. اینکه بگوییم جمهوری اسلامی ازدل هیئات بیرون آمده بیشتر قابل پذیرش است تا اینکه بگوییم هیئات از دل جمهوری اسلامی بیرون آمده است.
دیانی در اینجا مطرح کرد که آیا حمایت جمهوری اسلامی از شکل هایی از عزاداری مثل حمایت همه جانبه از مناسک اربعین یک آسیب و انحراف است یا امری پذیرفته؟
شجاعی زند اضافه کرد: پدیده ای مثل اربعین را کسی ایجاد نکرده و فقط موانع آن برداشته شده است. ضمن اینکه رسانه ها هم به این پررنگ شدن کمک کردند و ربطی به جمهوری اسلامی ایران و عراق ندارد. این پدیده همیشه وجود داشته است. در یک ادواری امکان و شرایطش مهیا بوده ولی در یک ادواری امکان و شرایطش مهیا نبوده است و موانعی ایجاد می شده که برگزاری این مراسم برای دوره ای متوقف و یا در خفا برگزار میشده است. بنابراین کسی نمی تواند پدیده اربعین را به دهه اخیر منتسب کند.
مجری برنامه گفت: اگر عزاداری یک ثمره داشته باشد آسیب است یا ظرفیت؟
میهمان برنامه گفت: خیر آسیب نیست. اینکه یک پدیده ای همسو است و می تواند جریانهای همسوی دیگر را تقویت بکند امر مذمومی نیست و یک ظرفیت است نه آسیب. مردم وقتی در چنین محافل و مجامعی شرکت میکنند نسبت به استفاده های ناروا یا سواستفاده از پدیده عزاداری مثل اربعین واکنش نشان می دهند و اطرافش را خالی می کنند. پدیده های عزاداری و اربعین پدیده هایی نیستند که به کسی کولی دهند چون پدیده های وجودی هستند و مردم با تمام وجودشان در آنها شرکت می کنند و اگر مردم را از این پدیده ها حذف بکنیم هیچ چیز از آنها باقی نمی ماند و مردم در این مراسم شرکت نمی کنند که از آن دستاورد و منافع ببرند.
این استاد جامعه شناسی توضیح داد: پدیده های عزاداری و هیئات فراز و فرودهای بسیاری داشته است اما همواره در مسیر اصلاح و پالایش حرکت کرده و چیزی که امروز به دست ما رسیده به مراتب قابل قبول تر و قابل دفاع تر از چیزی است که در عصر قاجار وجود داشت. امروز میتوانیم صحنه های عزاداری را در تلویزیون های جهانی و غربی عرضه کنیم و اینکه توانستیم این پدیده را به مرحله ای برسانیم که قابل عرضه به دیگران است نشان می دهد که در طول زمان پالایش شده است. مقام معظم رهبری با اینکه در تمام این سالها از هئیات و عزاداری ها دفاع کردند هرجا که لازم بوده در برابر انحرافات فتوا دهند اینکار را کردند چناچه راجع به قمه زنی چنین اتفاقی رخ داد. بخش قابل توجهی از نظرات وفتاوی مقام معظم رهبری در پدیده های عزاداری از موضع یک مرجع و صاحب فتواست نه از موضع قدرت. ایشان از یک منظر عقلی و با استدلال با برخی انحرافات مخالفت میکنند.
وی در پایان سخنانش در خصوص شور و شعور گفت: شعور بدون هیجانات و مشارکت عواطف اثر دینی ندارد. بنابراین دوگانه دین رسمی و دین عامه پسند که برخی مطرح میکنند معنی ندارد. دین رسمی مربوط به مسیحیت است که از یک مرکزی مثل کلیسا احکامش صادر میشود اما در آموزه های شیعی مرجعیت متکثر وجود دارد نه مرکزیت. بنابراین رسمیتی به آن وجود ندارد. هیئات واجد جهت گیری هستند و یک جوهره سیاسی دارند. چگونه می توان برای بزرگداشت این پیام و کسی که به شکل فجیعی قربانی شده عزاداری بکنیم ولی پیام و جهت های پیام را فراموش کنیم. بنابراین هئیتی که دارای یک گفتمان سیاسی نباشد و زیر پرچم گفتمان جمهوری اسلامی نباشد به خلاء می رود و تحت هژمونی یک گفتمان دیگری قرار میگیرد.
نظر شما