به گزارش خبرنگار مهر، برنامه «چراغ» شبکه ۵ در هفته جاری میزبان «ندا نبوی طباطبایی» از بانوان نخبه کشورمان و وکیل پایه یک دادگستری، مؤلف تعدادی کتاب و مقالههای متعدد در حوزه حقوقی و با سابقه ۲۰ سال تدریس در دانشگاه بود.
طباطبایی با اشاره به تأثیر و نقش پوشش در تأمین امنیت فردی و اجتماعی افراد جامعه گفت: بر اساس آمار ناجا، زنانی که با پوشش نامناسب در جامعه حضور مییابند چهار برابر بیشتر از زنانی که پوشش مناسب دارند در معرض آسیب و تعرض قرار دارند که آمار معنادار و قابل توجهی است. رفتار و پوشش و گفتار یک شخص به نوعی بیانگر شخصیت آن شخص است. شاید برخی بانوان که از پوشش نامناسب استفاده میکنند انگیزه خاصی نداشته باشند اما واقعیت این است که برخی از افراد «فی قلوبهم مرض» هستند، بیمارند و به هر حال در همه جوامع اینها حضور دارند. خانمهایی که از پوشش عفیفانه یا مناسبی استفاده نمیکنند یک علائم و نشانههایی را برای این افراد بیمار ارسال میکنند که شاید آنها خودشان انگیزه خاصی نداشته باشند ولی برخی مردان با یک نگاه آلوده و جنسیتی به آنها نگاه میکنند. لذا افراد در عین حال که در جامعه تأثیرگذار هستند از جامعه تأثیر پذیر هم هستند. بنابراین در عین حال که افراد باید تقوای درونی خود را تقویت کنند و خودکنترلی در درون افراد پرورش پیدا کند، صحنهی جامعه هم باید صحنهی سالمی باشد. باید بپذیریم افراد مختلفی در صحنه جامعه حضور دارند که همه در سطح بالایی از ایمان و تقوا نیستند. ملاک و معیار ایجاد این مشکلات، سطح تحصیلات نیز نیست. برای مثال پروندهای داشتیم که خانم میانسالی مراجعه کردند و درخواست طلاق داشتند در حالی که همسرشان پزشک جراح بودند ولی با تکنسین اتاق عمل رابطه برقرار کرده بود در حالی که پسر خانواده در شُرُف ازدواج بود و یا دختری داشتند که ازدواج کرده بود. این مشکلات، حتی محدودیت سنی هم ندارد.
وی خاطرنشان کرد: ما انسان هستیم و طبیعت انسان هم اینگونه است که اگر امیال و غرایزش را مهار نکند، غرایز بر انسان سوار میشوند. مثلاً رئیس یک اداره که تقریباً میانسال هم بودند و فرزندانش نوجوان و جوان بودند با این وجود در محیط اداره با یک خانم وارد یک رابطه نادرست میشود. این مشکلات تحت تأثیر تحصیلات و سطح اقتصادی و غیره نیست و برای خیلیها در هر سطحی ممکن است اتفاق بیفتد. لذا فرهنگ سازی باید مورد توجه باشد. نظام آموزشی و رسانهها باید آگاهی بخشی داشته باشند تا افراد جامعه دچار پارادوکس هویتی نشوند و به جلوه گری های ظاهری روی نیاورند. عقل، حجت باطنی خداوند بر انسان هاست و انبیا حجت ظاهری هستند. برای مثال مفهوم عشق در سبک زندگی ایرانی اسلامی کاملاً متفاوت است با تعریف آن در سبک زندگی غربی؛ در فرهنگ غربی عشق یعنی تبعیت از امیال و غرایز و هواهای نفسانی که منجر میشود به عشقهای "پفکی" و "چشمکی" و اینطور میشود که با یک نگاه آغاز شده و با نگاهی دیگر از بین میرود و اگر در دادگاههای خانواده حضور پیدا کنید میبینید که این چنین عشقها چقدر سست بنیان هست. در حالی که در مکتب اسلام عشق یک مفهوم متعالی و مقدس است. «والذین آمنوا أشّدّ حبّاً لله» عشق رابطهای است بین خالق و مخلوق، البته به تعبیر متون عربی، اثبات شیء نفی ماعدا نمیکند. تعریف عشق در رابطه بین انسان و خدا، نفی کننده عشق زمینی نیست به شرطی که عشق انسان نسبت به دیگر انسانها در مقابل عشق به خدا قرار نگیرد. چون انسان تا از خودش نگذرد به خدا نمیرسد. یعنی انسان باید بتواند از امیال و هواهای نفسانی خود بگذارد تا بتواند به عشق الهی دست پیدا کند. اگر انسان مراقب افکار و رفتار خود در سطح جامعه باشد برآیند خوبی برای خود فرد خواهد داشت.
طباطبایی یادآور شد: برای افراد، یک حوزه شخصی وجود دارد و در عین حال یک حوزهی اجتماعی که حدود و ثغور اینها میتواند برای افراد متفاوت باشد یعنی در حوزه شخصی آزادی عمل افراد طبیعتاً بیشتر هست. برای مثال اگر فردی در خانه خودش روزه نگیرد و یا نماز نخواند و یا مشروب بخورد، کسی نمیتواند به او اعتراض کند ولی اگر همان شخص بخواهد در جامعه مشروب فروشی دایر کند این اجازه را به او نخواهند داد. واقعیت این است که امیال و غرایز نفسانی انسان اصطلاحاً حد یقف ندارد یعنی اگر صرفاً به فرهنگ سازی بپردازیم و حدود و ثغور و قوانین و مقرراتی وجود نداشته باشد ممکن است افراد، حقوق یکدیگر را رعایت نکنند. بر این اساس حجاب یک بحث شخصی نیست، فردی که در جامعه حضور مییابد نوع رفتار و پوشش وی در صحنه جامعه و در صحنه عمومی قرار میگیرد و دیگر مسئله شخصی نیست. مثل قوانین راهنمایی و رانندگی یا قوانینی که برای کرونا وضع شد.
طباطبایی تصریح کرد: قانون، محدودکننده آزادی انسان هاست صرف وجود قانون، آزادی ما انسانها را محدود میکند. قوانین در تمامی جوامع بشری وجود دارد. کشور ما هم جامعه اسلامی است و در هر جامعهای قوانینی حاکم است که افراد ملزم به رعایت آن هستند خواه بپسندند و یا نپسندند. مثلاً در محیط جامعه آقایان در همه جا حضور دارند و طبیعتاً ممکن است با خانمهایی هم برخورد داشته باشند در محل کار یا.... حال اگر در این محیط زنها دارای تبرج و آرایش باشند قطعاً تأثیراتی بر مردان خواهد داشت. هر امر سختی الزاماً ناپسند نیست. قرآن میفرماید: «عسی أن تکرهوا شیئاً و هو خیرٌ لکم و عسی أن تحبوا شیئاً و هو شرٌّ لکم» مثلاً درس خواندن هم سخت هست. شبهای امتحان سخت است. واقعیت این است که اگر کسی بخواهد در زندگی پیشرفت کند باید این سختیها را تحمل کند. اگر بر فرض از دانشجویان صنایع غذایی در مورد پرهیز غذایی سوال شود، میگویند هر چیزی که خوشمزهتر است آسیبش بیشتر است. پس لزوماً به این معنی نیست که هر امر سختی به ضرر فرد باشد. حجاب هم همینطور هست.
این کارشناس حقوقی و وکیل دادگستری در بخشی از سخنانش اشاره کرد: واقعیت این است که تأمین نیازهای اقتصادی و معیشتی جز نیازهای اولیه و غیرقابل انکار و دارای ضرورت است اما دارای اصالت نیست و یکی از مطالبات به حق مردم است و باید رسیدگی شود اما در عین حال بخش قابل توجهی از پروندههای موجود در دادگاه مربوط به عدم رعایت حریمها و پوشش نامناسب و مسائل اخلاقی است نه اقتصادی! به عبارت دیگر در ظاهر اقتصادی است مثل مطالبه مهریه اما در طی بررسی مشخص میشود که علت، عدم وفاداری زوج نسبت به زوجه است. زنان ایرانی بسیار فداکار هستند و اگر مردان نسبت به آنها وفادار باشند تحمل و بردباری نشان میدهند در غیر اینصورت از ابزارهای قانونی برای احقاق حقوق خود استفاده میکنند. مسائل اخلاقی ریشه دارتر و گستردهتر از مسائل اقتصادی است.
لازم بذکر است برنامه تلویزیونی چراغ در فصل سوم، در روزهای یکشنبه و سه شنبه حوالی ساعت ۲۱ از شبکه ۵ سیما به روی آنتن میرود و هر هفته یک چالش را مورد بحث و گفتگو قرار میدهد و یک نظرسنجی هفتگی برگزار میکند.
نظر شما