خبرگزاری مهر-گروه بین الملل: نرم شدن تدریجی موضع این روزهای ترکیه در قبال سوریه سخت توجه ناظران امور را به خود مشغول کرده است. رجب طیب اردوغان چندی قبل گفت که وی و دولتش باید همراه با سوریه گامهای بلندی برای خنثی کردن طرحهای دشمنان بردارند که هدف از آن تخریب منطقه و جهان اسلام است. وی افزود که کشورش هیچ طمعی به خاک سوریه نداشته و متعهد به حفظ تمامیت ارضی این کشور است.
از نگاه ناظران امور، این تغییر ناگهانی لحن و بیان اردوغان، احتمالاً در چارچوب ارزیابیهای مجدد سیاستهای ده ساله وی و بازتاب دهنده تمایلش برای گشودن صفجه جدید و متفاوتی با سوریه در تمام عرصه هاست.
این تغییر موضع و لحن آشتیجویانه ناگهانی درقبال سوریه نمیتواند دفعی و ناگهانی صورت گرفته باشد و رئیس جمهور ترکیه احتمالاً پس از بررسی عمیق خطراتی که ترکیه و کل منطقه را تهدید میکند، به این نتیجه رسیده که راهی جز اتخاد این تصمیم و عدول از همه سیاستهای پیشین نیست.
رئیسجمهور اردوغان به خوبی میداند که با نزدیک شدن به انتخابات ریاستجمهوری در ژوئن آینده، موضوع پناهندگان سوری کارت برنده ای در دست رقبای انتخاباتی وی خواهد بود که در میان موج نارضایتی از وی و حزب حامی اش، مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اپوزیسون ترکیه متشکل از شش حزب یک برنامه سیاسی، اقتصادی و انسانی ویژه ای برای بازگرداندن آوارگان سوری به کشورشان با تفاهم با مقامات دمشق دارند.
اما واکنش سوریه در قبال این لحن اردوغان چیست؟
در واقع همه به خوبی از زخم عمیق دولت و مردم سوریه و آسیبهایی که در ده سال سیاه گذشته و کشته شدن صدها هزار نفر و تخریب شهرها و غارت ثروتهای ملی، در نتیجه دخالت سیاستی و نظامی ترکیه در امور سوریه مطلع هستند.
سوریه اقدامی علیه ترکیه نکرده بود و آنرا متحد خود میدانست و به عبارت دیگر خود را لایق بی مهری نمیدید. دمشق که بر زخمها فائق آمده است از هرگونه تغییر رویکردی استقبال میکند اما به شرط اینکه جدی باشد و در حد حرف نباشد.
دمشق منافع ملت سوریه را مورد توجه قرار میدهد. زیرکی سوریه و سیاست مبتنی بر صبر و ایمان راسخ به پیروزی نهایی و جنگیدن تا آخرین قطره خود برای حفظ کشور و سرزمین آن، راهبرد صحیحی و مثمر ثمر بوده است؛ اما موضوع قابل تأمل این است که دمشق با دیده شک و تردید به مواضع اردوغان مینگرد دمشق منافع ملت سوریه را مورد توجه قرار میدهد. زیرکی سوریه و سیاست مبتنی بر صبر و ایمان راسخ به پیروزی نهایی و جنگیدن تا آخرین قطره خود برای حفظ کشور و سرزمین آن، راهبرد صحیحی و مثمر ثمر بوده است؛ اما موضوع قابل تأمل این است که دمشق با دیده شک و تردید به مواضع اردوغان مینگرد.
در واقع سوریه خواستار عملی کردن گفتههای مقامات ترکیه به ویژه رجب طیب اردوغان است و به حرفهای او اعتمادی ندارد. در واقع آنچه دمشق خواهان آن است در وهله اول خروج همه نیروهای مسلح ترکیه از اراضی سوریه و دست برداشتن آنکارا از حمایت گروههای مسلحی است که در شمال و شمال غرب سوریه از جمله در حلب و ادلب و حسکه حضور دارند.
دمشق خواهان برقراری روابط و عادی سازی روابط با ترکیه مشابه آنچه قبل از سال ۲۰۱۱ وجود داشت، است اما مایل است که این روند به طور محکم و قابل اتکا باشد نه اینکه اقدامی رسانهای و توخالی.
در واقع سوریه خواهان تفاهماتی با ترکیه است که راهبردی و پایدار باشد نه اینکه تاکتیکی. به هر حال به نظر میرسد که میانجی گری های روسیه میان دمشق و ترکیه در حال ثمر دادن است. ترکیه اگر خواهان عادی سازی روابط با سوریه است باید از حمایت گروههای مسلح دست بردارد.
به هر حال همانطور که گفته شد، اردوغان به دنبال رهایی از موضوع آوارگان سوری مقیم ترکیه است که به اهرم فشار قوی در دست مخالفان اردوغان تبدیل شده است.
با توجه به این رخداد میتوان انتظار داشت که اردوغان که برای ماندن در قدرت از هیچ تلاشی فروگذاری نمیکند به دنبال فشار بر آوارگان سوری باشد تا آنها به سرزمین خود بازگردند و از این رهگذر یکی از خواستههای همیشگی دولت سوریه را برآورده سازد زیرا دمشق همواره اعلام کرده است که زمینه برای بازگشت آوارگان سوری که در ترکیه و لبنان و دیگر مناطق به سر میبرند، مهیا است.
به هر حال اردوغان سیاستمدار حرفه ای است و این را دوستان و دشمنانش میگویند و اینکه برای بقای خود و حزبش بر اریکه قدرت از هیچ کوششی دریغ نخواهد کرد و از این رو در آشتی با بشار اسد هم تردید به خود راه نخواهد داد و گواه آن هم سیاستهای اخیر او در عادی سازی کامل روابط با رژیم صهیونیستی و همگرایی با ریاض و ابوظبی است.
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه نخواهد توانست مهمترین چالش داخلی خود یعنی موضوع حضور آوارگان سوری را به این زودیها جدا از پرونده حل بحران روابط با دمشق و دستاوردهای قابل توجه ناشی از آن برطرف کند برساند.
این وضعیت در سایه قفل بودن گزینه حمله نظامی به خاک سوریه برای ایجاد به اصطلاح منطقه امن اردوغان به منظور کوچاندن این آوارگان به آنجا تا پیش از انتخابات ۲۰۲۳ میلادی ترکیه است.
هرچند گزینه حمله نظامی ایجاد منطقه امن در عمق ۳۰ کیلومتری در نوار مرزی با سوریه در محافل نظامی ترکیه هنوز مطرح است، ولی هزینه بسیار بالای این گزینه از هر لحاظ، اردوغان را ناگزیر به انتخاب مسیر نزدیک شدن به دمشق میکند تا ضمن حل مشکلات امنیت در مرزها و پرونده آوارگان سوری به عنوان یک چالش حیاتی برای کسب آرای رأی دهندگان ترکیه ایِ مخالف حضور آنها در ترکیه تا قبل از انتخابات، به دستاوردهای اقتصادی و نظامی مدنظر خود در روابط خود با مسکو نیز برسد.
با این حال همانطور که قبلاً اشاره کردیم، رهبران سوریه به اردوغان اطمینان ندارند زیرا وی همیشه به دنبال کسب منافع بدون دادن هزینه و امتیاز لازم بوده است رهبران سوریه به اردوغان اطمینان ندارند زیرا وی همیشه به دنبال کسب منافع بدون دادن هزینه و امتیاز لازم بوده است. در واقع رهبران دمشق این موضع گیری و لحن اردوغان را دارای اهداف انتخاباتی میدانند. از نگاه دمشق، پیش درآمد بهبود روابط میان دو کشور این است که ترکیه به حمایت از گروههای تروریستی پایان دهد. گشایش در روابط با سوریه مانند دیگر کشورهای همسایه و در پیش گرفتن مسیر مذاکرات سیاسی برای حل مشکلات، در گرو مهیا شدن شرایط مناسب است.
پروفسور «مهمت پرینچک» استاد دانشگاه مسکو و فرزند ارشد «دوغو پرینچک» رهبر حزب وطن ترکیه است درباره روابط ترکیه با سوریه، به خبرنگار مهر گفت: «منافع ترکیه و سوریه کاملاً همپوشانی دارد. سرنوشت، تمامیت ارضی و آینده دو کشور به یکدیگر مرتبط است. تمامیت ارضی سوریه به معنای یکپارچگی خاک ترکیه است و امنیت ترکیه به معنای امنیت سوریه است. زیرا هر دو کشور با تهدیدات مشابهی مواجه هستند. هر دو کشور سپر سیاست تهاجمی آمریکا در منطقه هستند. آمریکا از پ-ک-ک و داعش در راستای بی ثباتی و تجزیه این دو کشور استفاده میکند. پس در این شرایط منطقیترین راه حل عادی سازی روابط میان آنکارا و دمشق است.
البته که این امر باید خیلی زودتر محقق میشد، اما باز هم احتمال آغاز چنین روندی هرچند با تأخیر، بسیار مهم است. عادی سازی روابط میان ترکیه و سوریه موجب ناکامی نقشههای آمریکا و اسرائیل در منطقه خواهد بود. لازم به ذکر است که ترکیه و سوریه نباید صرفاً به عادی سازی روابط بسنده کنند. باید میان دو دولت همکاریهای جدی در زمینه مبارزه با تروریسم و تأمین امنیت مرزی صورت گیرد. همچنین نیاز به همکاری دو کشور در زمینه اقتصادی و انرژی احساس میشود؛ این روزها آمریکا در حال سرقت نفت سوریه است، ترکیه میتواند برای جلوگیری از این امر با سوریه همکاری کند تا این سرمایه ملی به نفع مردم سوریه بهره برداری شود.
امروز دولت قانونی کشور سوریه، دولت بشار اسد است. بنابراین تنها مخاطب ترکیه در مورد سوریه باید دولت دمشق باشد. هر عنصری که تمامیت ارضی سوریه را مختل کند باید از بین برود. هر دو منطقه شرق فرات و ادلب در واقع یک جبهه واحد هستند و باید سیاستی در خصوص ممانعت از ساختارهای خودمختار در این دو منطقه دنبال شود.
دولت دمشق باید در کل خاک سوریه حاکمیت داشته باشد زیرا این به نفع ترکیه است. باید شرایط برای بازگشت برخی گروههای مخالف سوری از ترکیه به سوریه مهیا شود مثلاً دولت دمشق میتواند در این خصوص عفو عمومی اعلام کند. ترکیه میبایست از اقتدار دولت دمشق بر کل کشور حمایت کند.
عملیات نیروهای مسلح ترکیه در سورریه باید نه تنها با هماهنگی بلکه با همکاری با دولت سوریه انجام شود. همانطور که میدانید توافق آدانا بین دو کشور وجود دارد. بر اساس این توافق، ارتش ترکیه امکان مداخله در منطقه را دارد اما اگر این عملیات با هماهنگی سوریه انجام شود به نفع ترکیه خواهد بود».
نظر شما