به گزارش خبرنگار مهر، فرامرز قراملکی رئیس بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی در نشستهای تخصصی اردوی آموزشی و زیارتی در مشهد مقدس که توسطدفتر امور نخبگان و استعدادهای برتر حوزه علمیه و شاخه استعدادهای مدیریتی طرح جامع شهید بیاضی زاده برگزار شد، گفت: بحث پرداختن به جوانانی که استعداد ویژهای دارند بحث بسیار بسیار مهمی است. حوزههای علمیه و مدارس علمیه طبق یک برنامهریزی دارند افراد را تربیت میکنند. اینکه این تربیت چقدر بهرهوری دارد و چگونه میتوان بهرهوری آن را افزایش داد مسئلهی خیلی خیلی جدی است؟ واژهی بهرهوری که من روی آن تأکید میکنم به لحاظ اخلاق حرفهای با امانتداری در استفاده از منابع قرین است. بههرحال ما از منابعی که متعلق به آن حضرت (عج) است، هر گونه تصرفی نمیتوانیم بکنیم. تصرف باید بهینه باشد. تصرف باید استفادهی بهترین باشد. استفادهی بهترین یعنی منابع را در جای درست و به نحو درست به کار ببندیم.
قراملکی در رابطه با تربیت نخبه ابراز داشت: شاید هیچ تردیدی نباشد که تربیت نیروهای نخبه یکی از آن جاهای درست مصرف کردن منابع مالی و حتی زمان است. بههرحال در هر مؤسسهای و از جمله در مؤسسات حوزوی افراد همسطح نیستند. کسانی متوسط هستند، کسانی پایینتر از متوسط هستند و کسانی هم هستند که پرتوانتر و کوشاتر هستند و استعداد بالایی دارند، به سراغ اینها رفتن و به اینها خدمات خاص دادن و حمایت کردن یکی از هوشمندانهترین کارهای مدیریتی در مدیریت حوزهی علمیه است و از این حیث قابل تقدیر است که ما در قلمروهای مختلفی بتوانیم در تربیتها همه را به صورت یکسان برنامهریزی نکنیم.
وی تربیت نیروهایی که بتوانند از عهدهی مسائل روز بر آیند را بحث مهمی دانست و افزود: برای کشور ما هم فقیههایی نیاز دارند که با ذهن مسئلهمحور با عطف به نیازهای امروزی از پسِ نیازهای فقهی امروز و فردای ما برآیند. یادمان باشد که در حوزهی مسائل فقهی ما بسیار تحول داریم. زندگیها دارد از زندگی حقیقی به مجازی تبدیل میشود. عرصهی بزرگ زندگی مجازی تقریباً همهی قلمروی زندگی انسانها را دارد میگیرد و مناسبات را عوض میکند، مسائل نوین فقهی به میان میآورد. بنابراین تربیت کردن نیروهایی که بتوانند از عهدهی این مسائل برآیند یکی از کارهای بسیار درستی است که میتوان انجام داد. در حوزهی پژوهش و در حوزهی مدیریت هم همینطور است.
قراملکی کار حوزه علمیه را در پرداختن به تربیت نخبگان را هوشمندانه دانست و گفت: اینکه حوزه تلاش کند افرادی را تربیت کند که هم فقیه باشند و هم عالم به دین باشند و هم در عین حال توان مدیریتی و دانش مدیریتی داشته باشند و بتوانند سازمانهای بزرگ را اداره کنند، این فکر بسیار هوشمندانهای است. به ویژه توجه کنیم که آنچه سازمانها را هدایت میکند تفکر راهبردی در آدمهای راهبردی است. بنابراین تربیت این آدمهای راهبردی که راهبر سازمانها باشند خیلی مهم است. من حتی معتقدم که خیلی متمرکز در خود مدیریت نباشد. در واقع در سازمان دو سطح وجود دارد؛ یک سطح مدیریت و یک سطح راهبری است و سازمانهای ما به راهبران بیشتر نیاز دارند. البته قاعدتاً در برنامهی تربیت مدیران آینده این لحاظ شده است و امیدواریم که لحاظ بوده باشد که بیشتر به سراغ تأثیرگذاریها در صندلیهای راهبری سازمان برویم تا در صندلیهای مدیریت سازمان.
این استاد دانشگاه استفاده از دانش و تجربه مدیران را اقدام مقدسی دانست و خاطر نشان کرد: این اقدام، اقدام بسیار بسیار مهم و مقدسی است. اینکه دوستان ما در کنار دانش مدیریت به تجربهی مدیران توجه دارند، این هم راهبرد خیلی درستی است. تجارب مدیریتی یا تلخ یا شیرین هستند اما وقتی اینها را به کار ببریم و استفاده کنیم، همه تبدیل به میوهی شیرین میشوند و حتی تجربههای تلخ میوههای شیرین خواهند داشت.
وی در ادامه در رابطه با تجربه نگاری تحلیلی بیان داشت: در کشور ما متأسفانه تجربهنگاری تحلیلی مدیریت نشده است و یا بسیار کم شده است. چرا ما کارگزاران مؤثر بزرگی از روحانیت مثل آقای مهدوی کنی، آقای استاد مصباح و از روحانیونی که مؤسسات خیلی بزرگی را با موفقیت اداره کردند تجربهنگاریهای تحلیلی نداریم. حتی گاهی عوامی اشکال میکنند که؛ اینها مدیریت نخواندند و اینها چه میدانند که مدیریت چیست و وارد این حوزه شدند. تقصیر ما است که این تجارب را به صورت تحلیلی ارائه نکردیم. در این دورهها من معتقدم که به محتوای آموزشی خیلی عنایت شود. بههرحال اینها میخواهند تربیت شوند. از قویمترین محتوای آموزشی باید استفاده کرد.
قراملکی از مسائل مدیریت امروز به عنوان چند تباری نام برد و افزود: بههرروی مسائل مدیریت امروز مسائل چند تباری هستند، یعنی مسئلهی واحد در علوم مختلف ریشه دارد. مسئله در عین حال که مسئلهی اقتصادی است، میتواند مسئلهی فرهنگی باشد، در عین حال میتواند مسئلهی روانشناسی و اجتماعی باشد. به همین دلیل مدیریتی که تربیت میشود باید یک نگاه بین رشتهای داشته باشد. شرط لازم نگاه بین رشتهای آگاهی از رشتههای مرتبط است. نه اینکه تخصص داشته باشند، بلکه آگاهی، فهم زبان و مشارکت در گفتگو است. دومین امر مهارت حل بین رشتهای مسائل است و این نیاز به تربیت دارد. امروز تقریباً کمیتههای حل مسئله و کمیتههای بحران سازمانهای بزرگ در دنیا اساساً مدلهای بین رشتهای دارند.
وی در پایان در مورد اخلاق حرفه ای بیان داشت: همچنین پیشنهاد میکنم که قصهی اخلاق حرفهای را خیلی جدی بگیریم. امروز خود غربیها به اینجا رسیدهاند. شما نگاه کنید در آمریکا موضوعی مثل فروتنی چقدر در مدیریت جدی گرفته میشود. من یک تحقیقی را میخواندم که توسط یکی از امرای پنتاگون نوشته شده بود، یک دریاداری این را نوشته بود. ایشان مدعی بود که امروز سازمانها بیش از آنکه به تکنیکهای مدیریتی نیاز داشته باشند به فضائل اخلاقی رهبرانشان نیاز دارند. یعنی در سازمان فضائل اخلاقی کسانی که نقش رهبری سازمان را دارند مهم است.
نظر شما