۱۵ مهر ۱۳۸۸، ۱۳:۰۵

نشست نقد کتاب اخلاق حرفه‌ای2/

کتاب "اخلاق حرفه‌ای" مرز اخلاق نظری و فلسفه اخلاق را نادیده گرفته است

کتاب "اخلاق حرفه‌ای" مرز اخلاق نظری و فلسفه اخلاق را نادیده گرفته است

دکتر دباغ با بیان اینکه قدمای ما بیشتر در حوزه فرا اخلاق کار کرده و به حوزه اخلاق هنجاری کمتر پرداختند، تأکید کرد: مرز اخلاق نظری با فلسفه اخلاق در کتاب "اخلاق حرفه‌ای" در هم فرو رفته است و تا موضع ما در برابر اخلاق هنجاری روشن نشود مباحث اخلاق حرفه‌ای در جای خود درست نمی‌نشیند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب "اخلاق حرفه‌ای در تمدن ایران و اسلام" با حضور دکتر سروش دباغ عضو گروه اخلاق مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، دکتر احدفرامرز قراملکی گردآورنده اثر و رئیس گروه اخلاق حرفه ای دانشگاه تهران و دکتر نمازی از اساتید اخلاق حرفه‌ای عصر دیروز سه شنبه در خبرگزاری مهر برگزار شد.

دکتر سروش دباغ مدرس فلسفه اخلاق در این نشست با اظهار خرسندی از توجه به مباحث نظری اخلاق در جامعه تصریح کرد: به دلیل امتزاج دین و اخلاق و نیز سایر رشته‌های معرفتی، اخلاق فرصت بروز در تمدن و فرهنگ اسلامی نداشته است.

وی با بیان اینکه همچنان امتزاجی میان معارف مختلف و دین در فرهنگ ما برقرار است و آن جدایی که در مغرب‌زمین صورت گرفته در میان ما نیست، افزود: اخلاق در میان ما تئوریزه نشده و حتی عموم فلاسفه مسلمان هم درباره اخلاق تئوری‌پردازی چندانی نکرده‌اند. حتی بحث حسن و قبح ذاتی که در میان اشاعره و معتزله صورت گرفته بود، از یک جا به بعد بیشتر به بحثهای کلامی صرف کشیده شد.

به مباحث نظری اخلاق کمتر پرداخته‌ایم

عضو مؤسسه پژوهشی فلسفه و حکمت ایران افزود: شاید به دو دلیل همچنان امتزاج اخلاق و دین در میان ما برقرار است. یکی ترجمه دیرهنگام آثار ارسطو در میان ما و دوم اینکه قدما فکر می‌کردند آنچه که از اخلاق مورد نظرشان است دین به آنها داده است.

دکتر دباغ با بیان اینکه ما کمتر به مباحث نظری اخلاق پرداخته‌ایم افزود: البته عرفا با انگیزه‌های دیگری به این مسئله پرداخته‌اند به‌ویژه عرفای خراسانی که بیشتر اخلاق فضیلت‌گرا را مد نظر داشتند.

وی به سابقه بحث نظری اخلاق در مغرب زمین اشاره کرد و گفت: در مغرب زمین در دو دوره یکی قبل از ظهور مسیحیت (یونان باستان) و یکی به صورت منظمتر از زمان رنسانس به بعد به مباحث نظری اخلاق پرداخته شده است.

دکتر دباغ ضمن تقدیر از پرداختن به اخلاق حرفه‌ای در کتاب مذکور انتقاداتی را به ساختار این کتاب وارد دانست و گفت: در این کتاب نسبت صحیحی میان فلسفه اخلاق، اخلاق نظری، اخلاق کاربردی و ... وجود ندارد و در فلسفه اخلاق تنها به بحث فرااخلاق پرداخته شده است.

وی به قسمتی از مقاله دکتر قراملکی با عنوان «بر سر گنج» اشاره کرد و گفت: در این بخش گفته‌اند که سئوال از خوب و بد متعلق به علم اخلاق است در حالی که با مراجعه به فلسفه اخلاق جدید آنچه که تحت‌عنوان علم اخلاق است همان چیزی است که امروزه به آن اخلاق هنجاری می‌گویند.

اخلاق هنجاری پیش‌زمینه اخلاق کاربردی است

دکتر دباغ، اخلاق هنجاری را قسمی از فلسفه اخلاق دانست و گفت: جدا کردن علم اخلاق از فلسفه اخلاق چندان درست نیست به همین دلیل است که در این کتاب نسبت اخلاق نظری با فلسفه اخلاق روشن نیست. فلسفه اخلاق از دو یا سه شاخه مهم تشکیل می‌شود که فرااخلاق یکی از آنهاست.

وی تفکیک فرااخلاق و اخلاق هنجاری را متعلق به سنت تحلیلی دانست و افزود: فرااخلاق و اخلاق هنجاری که مشتمل بر خوبی‌ها و بدی‌هاست از شاخه‌های فلسفه اخلاق است. برخی اخلاق حرفه‌ای را جزئی از اخلاق هنجاری و برخی آن را شاخه‌ای مستقل می‌دانند. اگر ما در مورد اخلاق کاربردی عموماً و اخلاق حرفه‌ای خصوصاً سخن می‌گوییم تا آن را ذیل اخلاق هنجاری نبریم و یا مستقل از اخلاق هنجاری ندانیم، نمی‌توان از اخلاق حرفه‌ای سخن گفت.

دباغ اخلاق هنجاری را متفاوت از اخلاق عامه خواند و گفت: اخلاق عامه همان چیزی است که در میان مردم جاری است و خیلی از موضوعات مقالات این کتاب مربوط به اخلاق عامه است، اما این با اخلاق هنجاری متفاوت است. در واقع وقتی اخلاق سامان‌مند شود، اخلاق هنجاری می‌شود.

وی با اشاره به سخن دکتر قراملکی که در اخلاق قائل به تمامیت نیست، تأکید کرد: این مطلب باید روشن شود. اگر منظور در اخلاق هنجاری است اتفاقاً فلاسفه ادعای تمامیت دارند چون تئوری‌پردازی می‌کنند اما در مقام مصادیق مشخص است که مصادیق زیاد هستند اما کار فیلسوف پرداختن به کلیت و ضرورت است.

دکتر سروش دباغ افزود: مرز اخلاق نظری با فلسفه اخلاق در این کتاب در هم فرو رفته است و تا موضع ما در برابر اخلاق هنجاری روشن نشود مباحث اخلاق حرفه‌ای در جای خود درست نمی‌نشیند.

مدرس فلسفه اخلاق، اخلاق حرفه‌ای را یک مقوله مدرن خواند و گفت: اخلاق حرفه‌ای ناظر به سازمانها است و با کسب و کار سنتی متفاوت است. ما اینجا از سازمانها بحث می‌کنیم و سازمان در جهان جدید یک هویت مستقل از کنشگران اخلاقی دارد. بنابراین اگر به این معنا می‌خواهیم از اخلاق حرفه‌ای سخن بگوییم باید از اسباب و ادبیات مدرن آن استفاده کنیم.

میراث گذشته اخلاق هنجاری ما را در ارائه تئوریهای اخلاقی کمک می کند

وی با تأکید بر میراث گذشته اخلاقی ایران اسلامی تصریح کرد: خیلی از بصیرتها و اخگرهایی که در سنت گذشته ما است کمک می‌کند که یک تئوری اخلاق هنجاری را سامان بدهیم؛ کاری که مدنظر عرفا بود. در سنت اخلاقی گذشته ما آنچه که بیشتر به چشم می‌خورد اخلاق فضیلت‌محور است.

دکتر دباغ افزود: با مشخص شدن محدوده بحث هم از میراث گذشته می‌توان استفاده کرد و هم نسبت آن با اخلاق حرفه‌ای و با شاخه‌های مختلف فلسفه اخلاق روشن می‌شود.

وی افزود: قدمای ما بیشتر در حوزه فرا اخلاق کار کرده‌اند و به حوزه اخلاق هنجاری کمتر پرداخته‌اند. باید یک تعامل متناسب با سنتمان داشته باشیم و مبانی و مبادی وجودشناسی، معرفت‌شناسی، دلالت‌شناسی و ... را استخراج کنیم و بعد ببینیم از این میراث چه استفاده‌ به‌جایی می‌توان کرد.

قدمای ما در بحث مبانی اخلاق از روزگار خود پیشرو بودند

دکتر قرا ملکی در پاسخ به این سئوال که چرا در چارچوب اقسام فلسفه اخلاق بحث کتاب را دنبال نکرده است، گفت: بحث تحلیلهای فلسفی از مبانی اخلاق حسن و قبح یک بحث است که متکلمان ما انجام داده‌اند. اصولیان و هم قدمای ما تحقیقات وسیعی در فهم گزاره‌های اخلاقی کرد‌ه‌اند و حتی دیدگاههای شبیه هیوم را می‌توان در آثار آنها دید.

مدیر گروه اخلاق حرفه‌ای دانشگاه تهران، بر میراث علمی تمدن ایران اسلامی تاکید کرد و گفت: علاوه بر عرفا دانشمندان ما نیز تلاشهای فراوانی در مبانی اخلاق و فرااخلاق داشته‌اند و نسبت به روزگار خویش پیشرو بوده‌اند.

در تقسیم‌بندی فلسفه اخلاق اجماعی نیست

وی تقسیم و تعریف را اعتباری دانست و گفت: تقسیم و تعریف را با ملاکهای دیگری غیر از درست و اشتباه نقادی می‌کنند. چون این کتاب را به عنوان یک کتاب فلسفی ننوشته‌ام نیازی نبود که توضیح دهم چرا خود را به چارچوبهایی که در منابع غربی به آن اشاره شده محدود نکرده‌ام. ضمن اینکه در منابع غربی انواع تقسیم‌بندی است و خیلی از منابع و مکاتب هستند که اخلاق هنجاری را جزو فلسفه اخلاق دانسته و برخی آن را جزو آن نمی‌دانند و به هر حال اجماعی بر آن نیست.

دکتر قراملکی با تأکید بر اینکه هر محققی مجاز است خط‌کشی‌های مربوط به خود را داشته باشد، افزود: در مورد اخلاق نظری و اخلاق کاربردی هرگز ادعای قسیم بودن نکرده‌ام چون اینها را قسیم نمی‌دانم و اگر تمایز گفتم تمایزها قسیمی نیست.

وی با بیان اینکه تمامیت خصلت سیستماتیک نظامهای معرفتی است اما به این معنا نیست که هر نظام معرفتی تمامیت دارد، افزود: دو جور می‌توان از اخلاق حرفه‌ای سخن گفت. یکی از اخلاقهای صاحبان حِرف و مشاغل و دیگری اخلاق سازمانها است و هیچ جای این کتاب تصریح نکرده‌ام که به رهیافت سازمانی محدود هستم، با اینکه همیشه رهیافت سازمانی را ترجیح داده‌ام.

گردآورنده کتاب "اخلاق حرفه‌ای در تمدن ایران و اسلام" با اشاره به انتقادات دکتر دباغ گفت: در مورد سخن دکتر دباغ که باید پیش از پرداختن به اخلاق حرفه‌ای، اخلاق هنجاری را تنقیح کرد باید گفت که معنای سخن ایشان این است که قبل از این تئوری‌ها اخلاق هنجاری نمی‌توان داشت و این استنتاج باطلی است و ضمن اینکه تئوری‌های اخلاقی پایانی ندارند.

در این کتاب من فرا اخلاق را دنبال نکرده‌ام

وی تأکید کرد: هر عالم اخلاقی که از اخلاق سخن می‌گوید یکسری مبانی معرفت‌شناختی، وجودی و سیستماتیک مفروض گرفته است که با آنها می‌توان چالش کرد. در این کتاب من فرااخلاق را دنبال نکرده‌ام. مباحث اخلاقی را منقح کرده‌ام اما با ترازویی.

دکتر قرا ملکی در پایان برخی از انتقادات مربوط به ساختار و ویراستاری کتاب را وارد دانست و و با اشاره به چاپ جلد دوم کتاب اخلاق حرفه‌ای که به اخلاق گفتار نیز پرداخته، تأکید کرد که در مجلدات بعدی این نقایص رفع می‌شوند.

کد خبر 960324

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha