به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «روسیه بدون پوتین؛ پول، قدرت و افسانههای جنگ سرد نوین» نوشته تونی وود بهتازگی با ترجمه پیروز اشرف توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب پانزدهمینعنوان از مجموعه «برگی از تاریخ» است که اینناشر چاپ میکند.
اینکتاب برای اولینبار سال ۲۰۱۸ پس از انتخاب ولادیمیر پوتین به ریاستجمهوری روسیه منتشر شد. پوتین در ایندوره برای گذراندن آخرین دوره ریاستجمهوری خود تا سال ۲۰۲۴ روی کار آمد و هدف نویسنده کتاب از نگارش آن، بررسی میراث به جا مانده ۳۰ سال گذشته پوتین برای جانشینان اوست. اینکتاب یکبار دیگر در سال ۲۰۲۰ بهصورت جیبی منتشر شد که در آن تغییرات قانون اساسی روسیه در ژانویه ۲۰۲۰ در ارتباط با محدودیت دورههای ریاستجمهوری نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفت. نسخهای که پیروز اشرف آن را ترجمه کرده، براساس چاپ سال ۲۰۲۰ اینکتاب است.
تونی وود نویسنده کتاب «روسیه بدون پوتین» متولد سال ۱۹۷۶ است و دکترای خود را در رشته تاریخ سیاسی و اجتماعی آمریکای لاتین، سال ۲۰۲۰ از دانشگاه نیویورک گرفته است. او پیشتر در سال ۲۰۰۷ کتابی درباره جنگ چچن نوشت و علیرغم عنوانی که کتابش «روسیه بدون پوتین» دارد، معتقد نیست در چارچوب کنونی اقتصاد سیاسی روسیه مبتنی بر درهمتنیدگی دولت و کلانسرمایهداران اولیگارش، روسیه بعد از پوتین تفاوت چندانی با اینگذشته نمیکند.
کتاب پیشرو، ۶ فصل و یک «سخن تکمیلی» دارد. عناوین ۶ فصل کتاب بهترتیب عبارتاند از: «آن مرد و نظام»، «چهرههای قدرت»، «ارثیههای سرخ»، «اپوزیسیون چندپاره»، «بعد از میدان» و «روسیه در جهان». بخش «سخن تکمیلی» هم سال ۲۰۲۰ نوشته شده است.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
اما من معتقدم که قائل بودن به حضور موازی قدیم و جدید همچنین کمک میکند تا ابعاد وسیع طبقه متوسط روسیه _ بر حسب تعریف ذهنی _ آن را تبیین کنیم. شهروندان کشور در چارچوب هویتهای چندگانه و دارای همپوشانی زندگی میکردند. میلیونها نفر میتوانستند موقعیت خود در نظام سرمایهداری جدید را بر اساس مقولات شوروی تفسیر کنند. بهعنوان مثال، کارگران ماهر یدی، جایی را در میانه نردبان منزلت و درآمد شوروی اشغال کرده بودند؛ بعد از ۱۹۹۱، کارگران یدی بهتدریج کاملا به زیر ناحیه میانی سلسلهمراتب مختلف پساشوروی لغزیدند. با وجود این، افزایش میانگین دستمزدها بعد از سال ۲۰۰۰، و دسترسی جدیدی که به کالاهای مصرفی فراهم کرد، به بسیاری از کارگران اجازه داد تا مدعی عضویت در طبقه متوسطی باشند که بر حسب بسیاری دیگر از معیارها راهی به آن نداشتند، که مهمترین آن معیار مالکیت خانه بود.
در واقع، بخش عمدهای از کسانی که اکنون خود را «طبقه متوسط» میدانستند، مردم زحمتکشی با تمکن بسیار معمولی بودند. بسیاری از آنان در جایی سکونت داشتند که ایوگنیا پیشچیکووا با اشاره به ساختمانهای دوران خروشچف، که بیشتر جمعیت هنوز در آنها زندگی میکردند، لقب «روسیه پنجطبقه» به آن داده بودند. به نظر او عادات مصرفی آنها، متضمن فرایندی صبورانه در جستوجو و مقایسه بود، که هر خریدی را با اهمیت میکرد، تقریبا مینیاتوری از مناسک مهم زندگی [مراسم مربوط به تولد و بلوغ و ازدواج و نظایر آن]. به یک معنی، این امر آنها را به «مصرفکنندگان آرمانی» تبدیل میکرد: «بسیار وفادارتر و مطلعتر از کسانی که وضعشان بهتر از آنهاست، زیرا در نزد گروه دوم، فاصله میان میل به خرید چیزی و انجام خرید خیلی کوتاه است.» اما در همان حال، بسیاری از کسانی که ممکن بود بر حسب منزلت حرفه و سطح تحصیلات خود بهعنوان طبقه متوسط تعریف شوند، دچار کاهش دستمزد و حتی فقر بودند. در تحقیقی در ۲۰۱۰، کسانی که مدرک تحصیلی بالا داشتند یک پنجم کسانی را که «فقیر» (Poor) یا «نابرخوردار» (disadvantaged) شناخته میشدند، تشکیل میدادند. این بخشهای «طبقه متوسط» در حال پرولتریزه شدن بودند، حتی به موازات آنکه پرولتاریای سابق خود را بهعنوان «طبقه متوسط» بازتعریف میکرد.
اینکتاب با ۲۳۲ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۹۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما